دوست من، پیانو

دوست من، پیانو

آموخته های من از نوازندگی پیانو
دوست من، پیانو

دوست من، پیانو

آموخته های من از نوازندگی پیانو

فواصل (1)

قبل از اینکه بخوام گام های مینور رو توضیح بدم، لازمه که مروری بر مفهمومِ فاصله ها داشته باشیم، و به خوبی بتونیم اونا رو درک کنیم. عزیزان دقت داشته باشین، هدفِ این وبلاگ این نیست که جملاتِ کتاب ها و سایت های مختلف رو فقط کپی پیست کنه! هدفِ این وبلاگ روشن کردن و برجسته کردنِ مطالبی هست که ممکنه از جلویِ چشمِ ما عبور کنن، اما ما دقتِ لازم و کافی رو واسه دیدنِ اونها نداشته باشیم، ولی مسائلی هستن که در یادگیری ما واسه پیانو خیلی خیلی مهم هستن.

پیانو یک سازِ مادر هست. یعنی چی؟ یعنی در هر آموزشگاهِ موسیقی، واسه آموزش و درکِ صحیحِ تئوری موسیقی میان و از پیانو استفاده میکنن. مثلا واسه اینکه شما سُلفژ رو یاد بگیرین، پیانو یک ساز فوق العاده هست که بتونین نُت های الفبای موسیقی رو درست بشناسین و فرکانسشون رو (بلندی و کوتاهی صدای هر نُت رو) به خاطر بسپارین.

خیلی از اصولی که در تئوری موسیقی به نظر حفظی و غیر قابل فهم میان، با یک نگاه به کلیدهای پیانو قابل درک هستن. مسائلی مثل خودِ الفبای موسیقی و همین بحثِ این پُست، یعنی "فواصل".

به 2 تا تصویرِ زیر نگاه کنین دوستان

(اگه با Wها و Hها در تصویرِ بالا مشکلی دارین، به مباحث گامِ ماژور در وبلاگ مراجعه کنین)

یک نکته ی ریز هست توی این گامِ دو ماژور، که الان میخوام بصورت دقیق واستون روشنش کنم. چرا میگن بینِ مثلا نُت های می و فا نیم پرده فاصله هست، و یا مثلا بین نُت های لا و سی یک پرده؟ دلیلش رو باید روی کلیدهای پیانو جستجو کنین و متوجه بشین. بین کلیدهای می و فا روی پیانو، هیچ کلیدِ سیاهی وجود نداره، ولی بین کلیدهای لا و سی، یک کلیدِ سیاه وجود داره، دلیلش اینه دوستان!

بعضی از کسایی که میخوان پیانو یاد بگیرن، بحث تئوری موسیقی رو سخت و غیر قابل فهم میدونن، فقط و فقط به این خاطر که اصلا به کلیدهای پیانو درست دقت نمیکنن! کلیدها، همون تئوری موسیقی ما هستن، کافیه درست نگاهشون کنیم و بفهمیمشون، تا کامل رامِ ما باشن، و بتونیم تئوری موسیقی رو بهتر درک کنیم.

بقیه ی تئوری موسیقی یه سری اسم هست، که واسه حالت های مختلفی میگذارن، که بتونن بینشون تفاوت ایجاد کنن.

مثلا: به اولین نُت از هر گام، میگن نُتِ تُنیک. به هر آکوردی که روی این نُت ساخته بشه هم میگن آکوردِ تُنیک (بحث آکوردها رو بصورت مفصل، بعد از توضیحِ گامِ های مینور شروع میکنم دوستان عزیز).

بصورت خیلی ساده، به نسبَتِ تفاوتِ زیر و بمیِ دو نُت به هم، که باعث میشه شما تفاوت بین اونها رو بتونین تشخیص بدین، میگن "فاصله". یعنی چی؟ یعنی اینکه برین پشت پیانو بشینین، اول کلیدِ دو رو، توی هر اکتاوی که خواستین بزنین، بعدش کلیدِ ر رو فشار بدین. گوشتون و در نتیجه مغزتون بصورت اتوماتیک میگه که این دوتا باهم فرق میکنن. به این میگن فاصله.

توی گامِ دو ماژوری که تصویرِ بالا نشون داد، ما هشت تا نُت داریم. اولین و آخرین نُت، هر دو، نُتِ دو هستن، اما توی دوتا اکتاو متفاوت. در این حالت، میگن نُتِ دوی دومی، یک اکتاو از نُتِ دوی اولی، بالاتر هست. چرا؟ چون صدای دویِ دومی زیرتر هست، و صدای دویِ اولی بَم تره.

ما باید فواصل رو بشماریم. یعنی از ما میپرسن: نُتِ ر در چه فاصله ای تا نُتِ دو هست؟ ما هم واسه جواب دادن به این سوال، میایم و از خودِ نُتِ دو شروع می کنیم به شمُردن. اینجوری: نُتِ دو در فاصله ی "یک" هست، بعدش میشه نُتِ ر. پس نُتِ ر در فاصله ی دوم هست، نسبت به نُتِ دو. هر نُت با خودش در فاصله ی اول هست. ما چیزی به اسمِ فاصله ی صفرُم نداریم! یعنی اینکه نُتِ دو نسبت به خودش در فاصله ی اوله. اینو به خاطر داشته باشین. بقیش دیگه سادست.

سوال: نُتِ لا نسبت به نُتِ دو در چه فاصله ای هست؟ بشمارین. جواب میشه فاصله ی ششم. از دو شروع میکنیم به شمردن: دو، ر، می، فا، سُل، لا. میشه ششم. به همین راحتی.

یک اکتاو، میشه از یک نُت تا فاصله ی هشتُم. یعنی از یک نُت تا همون نُت، اما زیر ترش، درس مثل گامِ دو ماژور بالا.

فاصله ها بالا رونده و پایین رونده هستن. تصویرِ گامِ دو ماژوری که بالا هست، یک گام، با فواصلِ بالا روندست. تصویرِ زیر، گامِ دو ماژور هست با فواصلِ پایین رونده، که واسه تنوع اون رو، روی کلیدِ فا نشونتون میدم

و در نهایت، این تصویرِ گامِ دو ماژور هست با فواصل بالا رونده و پایین رونده، یعنی اول بالا روندست، بعدش میشه پایین رونده، روی کلیدِ سُل

واسه اینکه مبحث طولانی نشه، قسمت های بعدی مبحث فواصل رو توی پُست های بعدی میارم.

 

شاد باشید و سلامت دوستان...


مباحث مرتبط:

چطور میتونیم نت های روی خطوط حامل رو سریع تشخیص بدیم؟؟!

دوستان عزیز، یک مشکلی که خیلی از ماها در ابتدای راهِ یادگیری موسیقی داریم، یا حتی بین کسایی که موسیقی رو خیلی وقته که شروع کردن هم دیده میشه، اینه که با دیدنِ نُتِ روی خطوطِ حامل، نمیتونن سریع بگن که چه نُتی هست. باید از یه نُتِ خاص شروع کنن به شمارش تا برسن به اون نُت.

 

واسه شروعِ یادگیری، شمُردن خیلی هم خوب هست، چون پشتِ سر هم بودنِ نُتها رو به ما میفهمونه

 

همه ی ما با خطوطِ حامل آشنایی داریم. میدونیم که واسه پیانو شاملِ دو دسته ی پنج خطی میشه، که میان و روی این خط ها یا بینشون، یا بالا یا پایین این خطوط یه سری علامت میذارن، که بهشون میگن نُت. مثل عکسِ زیر

 


میدونیم که نُت ها از اینایی که اینجا کشیده شدن بیشترن. واسه اینکه دقیقا بفهمین چندتا نُت هست، به این پست مراجعه کنین دوستان.

 

خوب، سوالی که مطرح هست اینه که: چجوری این نُت ها رو به خاطر بسپریم؟! آیا راهی هست که توی حفظ کردنِ این نُت ها کمکمون کنه؟

 

من اینجا چند تا نکته رو میگم، که میتونه کمک کنه واسه یادگیری هرچه سریع ترِ نُت های روی خطوطِ حامل.

 

1- اول اینکه نُتها از پایین به بالا شمرده میشن، و هرچی میریم به بالا، صدا زیرتر میشه، و هرچی میایم پایین صدا بم تر میشه. بالا رفتن روی خطوطِ حامل، مثل اینه که روی پیانو از سمت چپ بریم به سمتِ راست.

 

2- ساده ترین نُت هایی که به خاطر سپردنشون از همه راحت تر هست،یکی نُتی هست که جلوی کلیدِ سُل، در پنج خطِ حامل بالایی، که مربوط به دست راست هست میشه، و همچنین نتی که جلوی کلیدِ فا در پنج خطِ حامل دوم، که پایینی هست و بهشون میگن "خطوط حامل مضاعف". جلوی کلیدِ سُل، اسمِ نُتِش میشه سُل (دومین خط). و جلوی کلیدِ فا، اسمِ نُتِش میشه فا (چهارمین خط).

 


3- نُتِ سومی که حفظ کردنش خیلی سادست، نُتِ دو هست. توی شکل زیر، من 4 تا نُتِ دو رسم کردم. دوتای وسطی که یکی هستن، و باهم فرقی ندارن. یکی بالای خطوط حامل پایینی هست، یکی هم پایینِ خطوطِ حاملِ بالایی (گیج نشین دوستان، خیلی راحته، یخورده تمرکز میخواد فقط). بغیر از این دوتا، اگه دیدین زیرِ خطوطِ حاملِ پایینی دوتا خط مضاعف کشیدن و روش نُت نوشتن، میشه نُتِ دو. همچنین اگه بالای خطوط حامل بالایی، دوتا خط مضاعف کشیدن و روی خط دوم نُت گذاشتن میشه نُتِ دو.



4- چهار تا نُتِ دیگه هست که خیلی راحت میتونین اینا رو تا دیدین بگین چی هستن. شکلِ زیر رو نگاه کنین، فقط کافیه از هر کدوم از نُت های خطوطِ حامل، یکی رو بدونین، تا دومیه رو سریع بگین. نُتِ روی خط اول، از خطوطِ حامل پایینی هست سُل. و نُتِ روی خط پنجم از خطوطِ پایینی هست لا! خیلی جالبه نه؟!! حفظش کنین پس. نُتِ روی خط اول از خطوطِ حامل بالایی هست می، و نُتِ روی خط پنجم، از خطوطِ حامل بالایی هست فا!! یعنی چی؟ یعنی پشت سر هم هستن از توی حروفِ الفبای موسیقی.



5- در هر صورت، دونستنِ نُت های همنام روی خطوط، یا بینِ خطوط، میتونه کمک کنه واسه شمردن و فهمیدنِ بقیه ی نُت ها. به شکلِ زیر نگاه کنین، تمامِ این نُت ها دو هستن!! کافیه چند بار روی یه کاغذ این شکل پایینی رو تمرین کنین، تا همه ی نُت های دو رو توی ذهن خودتون واسه همیشه ثبت کنین. وقتی نیاز به فهمیدن بقیه ی نُت ها هست، میشمرین. به مرحله ای خواهید رسید که دیگه نیازی به شمردن نخواهید داشت.



حالا نظرتون رو به عکس زیر جلب میکنم. تمامِ نُت هایی رو که توی آموزش بالایی یاد گرفتیم رو گذاشتم کنار هم. اگه اینا رو یاد بگیرین، راحت میتونین بقیه ی نُت ها رو هم سریع بگین که چی هست!




راه های دیگه ای هم هست واسه به خاطر سپردنِ نُت ها. 


اولین راه، بخاطر سپردنِ این دوتا ترتیب هست: GBDF و ACE، که توی شکلی که در لینکِ زیر اومده به خوبی منظور رو میرسونه. حتما لینک رو ببینین و عکسش رو ذخیره کنین دوستان.



لینک تصویر روش GBDF و ACE



راه بعدی پیشنهادی: جمله سازی با حروفِ اولِ نُت ها. چیزی مثلِ شکلِ زیر، که در کنار هم قرار دادنِ حروفِ نُت های بینِ خطوطِ حاملِ کلیدِ سُل، کلمه ی  FACE، یعنی "صورت"، رو می سازه:

 


واسه کامل شدنِ بحث، جملاتِ انگلیسی ای رو هم که واسه بخاطر سپردنِ نُت های روی خطوطِ حامل معمولا حفظ میکنن رو مینویسم واستون:

 

توی عکس بالا دیدین که واسه نُت های بینِ خطوطِ حامل کلیدِ سُل شد کلمه ی FACE 

واسه روی خطوطِ حاملِ کلیدِ سُل جمله ای مثلEvery Good Boy Deserves Fudge، حروفِ اولِ پر رنگ رو که بذارین کنار هم میشن نُت های E  G  B  D  F 



واسه بینِ خطوطِ حاملِ کلیدِ فاAll Cows Eat Grass. که میشه نُت های   A   C   E   G 

واسه رویِ خطوطِ حاملِ کلیدِ فا: Good Boys DFine Always  که میشه نُت های

   G   B   D   F   A

 

البته روش سومی که نوشته شده، یک روش دو مرحله ای هست که نیاز به بررسی کلمات داره، که توصیه نمیشه. اما اگه واسه شما عمل میکنه، ازش استفاده کنین

به هر روشی که عمل کنین، مهم فهمیدنِ این خطوطِ حامل هست. راه رسمیش هم اینه که هر قطعه ای که اجرا میکنین، نامِ نُتی رو هم که اجرا میکنین رو بگین. انقدر این کار رو تکرار کنین، که تمامِ نُت ها ملکه ی ذهنتون شن.

 

به امیدِ موفقیت همه ی شما دوستان...


پُست قبلی رو حتما مطالعه بفرمایین دوستان


تقویت نُت خوانی، تمرینِ سرکلید ها، و شناختِ نُت ها روی کلاویه های پیانو

سلام دوستان.


خدمت عزیزانی که با نُت خوانی مشکل دارن یک هدیه محشر دارم، که همون نرم افزاری هست که توی پُستِ قبلی معرفی کردم!


دوستان عزیز، در درجه ی اول ما باید بتونیم نُت ها رو بفهمیم چی هستن، تا بتونیم سرکلیدها رو سریعا از روی نُت ها تشخیص بدیم، وگرنه کارِ ما میشه حفظ کردنِ تعدادِ دیز و بِمُل توی هر سرکلید، که ربطش بدیم به یه اسمِ گام، که کاری هست سخت و در حقیقت بی فایده.


به نرم افزارِ Music Trainer 2.1.2 مراجعه کنین، از توی منوهای این نرم افزار، قسمت: Note Trainer واسه تمرینِ نُت خوانی، و فهمیدنِ نُتها هست. قسمت دوم، یعنی: Key Trainer واسه تمرینِ سرکلیدها هست، که توی پُستِ قبلی توضیح دادم خدمت شما. و قسمت مهمِ بعدی هم: Keyboard Trainer هست، که باید نُتها رو بتونین سریع روی کلاویه ها بگین چیا هستن.


حتما این برنامه رو دانلود کنین و ازش استفاده کنین. و هر چند وقت یکبار هم دوره ی چیزایی که یادگرفتین بد نیست.


شاد باشید و پیروز دوستان خوبم...

تمرینِ گام های ماژور، با نرم افزار Music Trainer 2.1.2

سلام دوستان.


بخش گام شناسی در وبلاگ، همونطور که در این پست توضیح کلی داده شد، با توضیحِ گام های ماژور شروع کردیم. تئوری گام های ماژور به دو دسته ی گام های دیز دار، که بصورت سه پُستِ جداگونه ارائه شده (1، 2 و 3) بررسی شد، و فایل های تصویری برای فهم بهتر سرکلیدهای ماژور ارائه شد. در قسمت گام های ماژور بِمُل دار هم صحبت هایی نوشتم واسه دوستان خوبم.


در مرحله ی آخر از تئوری گام های ماژور، یه نرم افزار که خیلی وقت پیش هم توی وبلاگ معرفی کرده بودم رو دوباره میذارم اینجا، دانلود کنین و طبق تصاویر زیر، روی سرکلید گام های ماژور تمرین کنین تا بخاطرتون بمونه.


اول روی لینک زیر کلیک کنین، و نرم افزار رو دانلود کنین. از حالت فشرده درش بیارین و اجرا کنین برنامه رو (با اجرای فایل Trainers.exe). حجم فایل فشرده 1.5 مگا بایت هست.


Music Trainer 2.1.2


واسه تمرینِ سرکلیدِ گام ها، طبق عکس های زیر عمل کنین:


روی Key Trainer کلیک کنین:


تصویر اول از آموزش نرم افزار Music Trainer


توی عکس زیر شماره هایی از 1 تا 4، سمت راست تصویر هست، که توضیحاتش پایین لینک هست:


تصویر دوم راهنما


1- با انتخاب این گزینه، ماژور و مینور بودن گام ها مد نظرتون هست، که روی ماژور بذارین باشه، و تغییرش ندین.

2- اگه این دکمه رو فعال کنین، اون حروف و اعداد بالای اونها، بالای خطوط حامل مشخص میشن، که راهنما هست واسه اینکه یادتون بیاد هر گامِ ماژور، چند تا دیز یا بِمُل داره (Sharps یعنی دیزها، Flats یعنی بِمُل ها).

3- حداکثر تعداد علامتِ تغییر دهنده رو نشون میده توی هر سرکلید (یعنی دیز ها، یا بِمُل ها)، که توی این مثال گفته سر کلیدهایی که کداکثر 4 تا علامت دارن توی خودشون رو بپرسه از ما.

4- نشون دادن و پرسیدن سرکلید بعدی با این دکمه هست.


این سوالی که توی عکس هست رو حل میکنیم. این چه گامی هست؟


با توجه به آموزش هایی که توی وبلاگ نوشتم، میشه گامِ ر ماژور، که با حروف انگلیسی میشه حرفِ D، که اون پایین توی ردیفِ دوم، گزینه ی دوم از چپ هست.


تمرین، تمرین، تمرین. تنها رمز موفقیت در پیانیست شدن همینه و بَس.


موفق باشین دوستای خوبم...


لینک مرتبط:

دانلود مجموعه ی کاملی درباره ی گام ها و آکوردهای اصلی آن ها، به همراهِ فایل های صوتی تمامِ آکوردها و گام ها بر روی پیانو


علامت های تغییر دهنده (دیز، بِمُل، بکار، دابل دیز، دابل بمُل)، سرکلید، و نیم پرده

سلام دوستای خوبم.


امروز یک کلیپ آموزشی تصویری رو میذارم واستون، که ترجمه و زیرنویس شده. توی این کلیپ راجب دیز، بِمُل، بِکار، دابل دیز و دابل بِمُل توضیح میده، و معنی دقیقِ سرکلید و علامتِ تغییر دهنده رو بررسی میکنه. همچنین نیم پرده و پرده بصورت دقیق و کامل توضیح داده میشه.


قویا پیشنهاد میکنم اگر با سرکلید و علامت های تغییر دهنده مثل بِمُل مشکل دارین، این کلیپ رو حتما ببینین. نکات ریز و جالبی رو توش آموزش میده، که صددرصد دیدنشون مفید و موثر هست.


فایل تصویری با حجم 14 مگا بایت

Accidentals _ Semitones (half-steps) Explained - Music Theory


زیر نویس فایل تصویری


پیروز باشین و سلامت دوستان نازنین...

اکوستیک و فیزیک صدا

سلام دوستان عزیز.

 

امروز قصد دارم تا در مورد صدا مطالبی رو خدمت شما تقدیم کنم. برای وارد شدن به بحث تئوری موسیقی، قبل از هر چیز باید صدا رو بشناسیم، و عوامل تولید کننده ی اون بدونیم. مطالبی که در ادامه خدمت شما ارائه میشه، از این سایت گرفته شده. پیشنهادی که واسه مطالعه دارم، واسه دوستانی که نمیتونن یکجا کل این متن رو الان مطالعه کنن این هست که کپیش کنن توی یک فایل متنی، و سر فرصت مطالعش کنن.

 

منشا صدا

در پیرامون ما صدها و هزاران صدای گوناگون شنیده می شود اما یک نکته در تمامی صداهای مختلفی که شنیده می شوند می شنویم مشترک است و آن ایجاد صدا در نتیجه حرکت و ارتعاش اجسام می باشد. در واقع بدون حرکت هیچ صدایی وجود نخواهد داشت. وقتی یک موتور یا ماشین کار می کند، تولید صدا می کند. وقتی به یک تنبک ضربه می زنیم یا بر یک تار و سه تار و گیتار دست می کشیم صدا تولید می شود. حتی حنجره انسان نیز با جابجا شدن تارهای صوتی توسط هوا صدا تولید می کند. وجه مشترک همه اینها حرکت و تولید ارتعاش است که در اثر آن هوا جابجا شده و تولید صدا می کند. ارتعاشات حاصل از حرکت تارها و دیگر اشیا می توانند تند یا کند باشند. هر چه ارتعاش تندتر باشد فرکانس صدای تولیدی بیشتر است و سرعت حرکت آن بسیار بیشتر از حرکت یک سیم یا تار ضخیم تر می باشد. سیم ضخیم به دلیل کندی حرکت دارای صدای بم تری است و دارای فرکانس کمتری نیز می باشد. با کنار هم قرار دادن و ترکیب کیفی و کمی  این صداها به طور منظم  دسته بندی آنها اصواتی حاصل می شود که شنیدار خوشایندی دارند و این اصوات هستند که زمینه ساز ساختار موسیقی می شوند.

چگونگی حرکت صداها

اصوات حاصل از ارتعاشات به شکل موجی حرکت می کنند(مشابه امواجی که در سطح آب از انداختن یک سنگ در برکه ای ایجاد می شود و امواج دایره به اطراف حرکت می کنند) وقتی یک شیء صداساز(مثلا دیاپازن) را به ارتعاش در می آوریم ارتعاش حاصله در اطراف خود به هوای مجاور فشار می آورد. همین هوای فشرده شده در بازگشت شاخه های دیاپازن به جای خود بر می گردد. این رفت و برگشت در هوا به صورت امواج صوتی به حرکت در می آیند و فشردگیها و بازشدگیهای حاصله چندین بار در ثانیه ادامه می یابند. در این صورت امواج اگر مانعی بر سر راهشان نباشد، قادرند مسافت زیادری را بپیمایند(اگر گوش خود را به زمین بچسبانیم می توانیم صدای حرکت قطار یا حتی برخورد نعلهای یک اسب در حال حرکت را از فاصله دور بشنویم)اما اگر در مسیر صداها مانع جامد و سختی مثل دیوار یا صخره قرار داشته باشد، صدا پژواک می شود.

صدا

صدا بر دو نوع است: صدای موسیقایی و صدای غیر موسیقایی(آوا) . صدای موسیقی شامل اصواتی است که به شکل سرود، و آواز و یا از آلات موسیقی خارج می شود اما صدای  غیر موسیقی یا آوار شامل سایر اصوات است که از دیگر منابع تولید صدا حادث شده و جنبه خوشایند و موسیقی وار را دارا نیستند.

وسعت صوت

وسعت صدا در افراد متفاوت است.بعضی ها بم می خوانند و بعضی ها زیر (اوج).چنانکه فلان آوازه خوان 2 دانگ صدا دارد و دیگری 6 دانگ.منظور از 2دانگ , نرم و آهسته خواندن و منظور از 6 دانگ , زیر و اوج خواندن می باشد.

غربی ها با آزمایشهای دقیق آواز , به تناسب قدرت و ضعف,یعنی همان زیری و بمی , صداها را به 4 دسته تقسیم کرده اند: باس . تنور . آلتو . سوپرانو

خواننده باس آوازی کوتاه و بم دارد و خواننده سوپرانو آوازی بلند و زیر دارد.

در ایران هم از قدیم آوای خوانندگان را به 3 دسته تقسیم کرده بودند و این سه قسم شامل:(از پائین به بالا) دو دانگ , چهار دانگ و شش دانگ بوده است.و چون در ایران وسیله دقیقی برای اندازه گیری قدرت صدا وجود نداشت , بر اساس قدرت و ضعف صداها را به این سه درجه تقسیم کرده بودند.

اصواتی که حاصل ارتعاشات سیستم صوتی انسان می باشد، بطور معمول به شش طبقه یا رده تقسیم می شود که هر یک دارای گستره خاص ارتعاشی خود می باشند و عبارتند از:

1-     سپرانو(صدای زیر زنانه)

2-    متسوسپرانو(صدای متوسط زنانه)

3-    آلتو یا کنترالتو( صدای بم زنانه)

4-    تَنُور (صدای زیر مردانه)

5-    باریتون (صدای متوسط مردانه)

6-    باس (صدای بم مردانه)

هر خواننده حد معینی از اصوات را می تواند بخواند و آن حد متوسط را وسعت صدای آن خواننده می گویند. باید بدانیم همانطور که وسعت سازها قابل تغئیر است وسعت صوت هم قابل تغئیر می باشد.

در کتاب موسیقی فارابی به نام "النغم و الایقاع"(آهنگها و وزنها) بین صدای زن و مرد اختلافی که وجود دارد اینطور فرض شده که اگرعمارتی را در نظر بگیرم , صدای زن حکم طبقه بالای عمارت را دارد و صدای مرد حکم طبقه پائین عمارت.

به طور کلی صدای مردها بم تر از زنهاست که در اصطلاح موسیقی مردها "راست کوک" و زنها "چپ کوک" هستند.

صدا ـ تن رِنگ و زیر و بم

هر بازگشت مناسب و تاثیر شنوایی در آکوستیک را صوت می نامند. در واقع بخش امواج صوتی در فیزیک توسط نوسانات مختلف (حرکت ارتعاشی) یک جسم قابل ارتجاع و قابل ارتعاش و به اشکال مختلف جامد، مایع وگاز به وجود می آید. نوسانات به وجود آمده که در هوا جریان می یابند  توسط مولکولهای هوا به فضاهای مجاور منتقل شده و امواج صوتی به گوش می رسد. این امواج به نوسانات پاندولی شبیه است که تحت تاثیر نیرویی به نوسان درآید. در مقابل نوسان دوبل،که آن را پاندول با یک حرکت کامل رفت و برگشت ما بین B_C اجرا می کند. به عنوان یک نوسان محسوب می شود.

دامنه نوسان (Amplitude) توسط قوس AB که برابر با قوس AC است. نشان داده می شود و شماره نوسان نشان دهنده تعداد نوسانات کاملی است که دریک ثانیه انجام می گیرد. گوش انسان قادر است محدوده ای از 20 تا 20هزار نوسان در ثانیه را به عنوان تُن حس کند. اما این نوسانات بر دو نوع نامنظم مانند چک چک آب و حرکت سم  اسب که به آنها نوفه می گویند و نوع منظم که به اصواب و نوسانات منظم و متناوب مشهور هستند مانند موزیک. در موسیقی فقط نوسانات متناوبی که فواصل زمانی یکسانی دارند استعمال می شوند و چون قابلیت ارتعاش جسم به وجود آورنده تن در درجه اول اهمیت قرار دارد، بنابراین اجسام خاصی در موسیقی بکار می روند مانند سیمها، ورقه و تنه های فلزی، ملیه های فلزی، پدال، زبانه و مفتولهای چوبی پوست و لوله های فلزی حبس کننده صدا که این اجسام توسط ضربه زدن ، زخمه زدن ، آرشه کشیدن، کشیده و رها کردن، دست زدن ، ضربه به وسیله چکش یا چوبک و میله و ... که همگی به وجود آورنده نوسانات عرضی هستند که این نوسانات بتدریج به نوسانات عمودی (یعنی حالت اولیه، برگشت به وضع اول) تبدیل می شوند و برعکس در سازهای لوله ای با هوای محبوس تنها نوسانات طولی ایجاد می شود که این نوسانات باعث تغییر و تبدیل دامنه نوسان امواج می شوند و همچنین نوسانات عرضی ورودی از هوای مجاور نیز در مسیر نوسانات طولی قرار می گیرند.

اما قدرت تن صدا بستگی به دامنه نوسان یک جسم در حال ارتعاش دارد. همینطور تابع نیروی وارد شده برای ارتعاش یک سیم ویولن را اگر به محکمی آرشه بکشیم سازنده ارتعاشات (نوسانات) با دامنۀ طولانی تر و تن قویتری را نسبت به یک آرشه کشیدن ضعیف از خود خارج می کند.

زیر و بم بودن نتها نیز به آسانی توسط تعداد نوسانات معین می شوند. چرا که هر چه تعداد نوسانات بیشتر باشد به همان میزان تن ریزتر می شود.

رنگ تن نیز در سازهای مختلف متفاوت است. بطور مثال طنین Do اگر توسط چند ساز مانند فلوت، ویولن، قرنی و ترومپت و یا سازهای دیگر اجرا و نواخته شوند با یکدیگر متفاوت است و رنگ تنها به شکل زیر معین می شود:

1-     به وسیله به وجود آورنده تن ( ضربه، آرشه، دمیدش)

2-     به وسیله جنس، فرم و حجم آلات و سازهای موسیقی

3-     به وسیله فرم اصلی نوسانات

4-     به وسیله نوع و میزان سُری تن های هارمونیک ترکیب شونده با تن پایه

5-     به وسیله قدرت و نیروی نسبی تن هارمونیک نسبت به تن پایه خود

به هر طریق یک نت که به گوش می رسد در اصل از ترکیب تن های زیادی به وجود آمده که این تن های آهسته و نارسا و هم نوسان را تن های هارمونیک می نامند.

اکوستیک در سالن

اجرای موسیقی در اماکنی مانند سالنهای نمایش و کنسرت و تالارها؛ اکوستیک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که شنوایی در یک سالن و تالار بزرگ بستگی به نوع و چگونگی انتشار و انعکاس صدا و همین طور برگشت آن دارد. امواج صوتی مدور و کروی بوده و به اطراف انتشار می یابند و هنگامی که به مانعی ( دیوار تالار) برخورد می کنند بنا بر قانون انعکاس برگشت می نمایند. اکوستیک و پوشش دیوارها و سقف بایستی به طریقی باشد که صدا را تقویت نموده و از هدر رفتن صدا یا اکو شدن و پژواک آن جلوگیری نماید. در این محلها به وسیله پارچه چوب و مواد خاص دیوارها و سقف پوشش می شوند.

تفاوت اصوات سازها

در تمامی اشیاء و عناصر قابل ارتعاش و صدادار و همین طور سازها اختلافات طول موجی و فرکانسی وجود دارد. در تمام صداها و نغمه های موسیقی که در اثر ارتعاش یک سیم در سازهای بادی و یا ارتعاش از سازهای کوبه ای ، ضربه ای، کلاویه و غیره حاصل می شود دلیل اولیه آن وجود پتانسیل حرکتی و دوم عامل حرکت زا می باشد که در اثر ایجاد حرکت در شی و جابجایی ها ارتعاش ایجاد شده و صوت حاصل می شود. در ایجاد یک نغمه واحد از یک ساز تعداد بیشماری صدای فرعی به نام سیستم اجزائی یا هماهنگ یا فراآهنگ دخالت دارد که شدت هر یک از آنها و در هر جزء از هر ساز به نسبت معینی می باشد و به همین دلیل است که طنین (تن و رنگ) صداهای حاصله از سازهای مختلف با یکدیگر متفاوت بوده و در عین حال نوعی کیفیت صوتی به نام (خوش صدایی) وجود دارد که این نیز به عنوان ابزار تمیز دادن و شناخت اصوات حاصل از سازهای گوناگون بکار گرفته می شود.

قانون تارهای مرتعش

1-     قانون اثر طول: فرکانس صوت اصلی تار مرتعش با طول تار نسبت عکس دارد.

2-    قانون اثر نیروی کشش: فرکانس صوت اصلی تار مرتعش با جذر نیروی کشش تار متناسب است.

3-    قانون اثر جرم: فرکانس صوت اصلی تار مرتعش با جذر جرم واحد طول تار نسبت عکس دارد.

4-    قانون هم آهنگها: با یک تار مرتعش می توان هم آهنگهای فر و زوج صوت اصلی را نیز تولید نمود.

ویبراسیون، شوبن، کامبینایشن

اگر دو سیم یا شیء قابل ارتعاش(کوک شده در یک صدا و اکتاو) به صدا درآیند. تُن ها در هم می آمیزند اگر دو سیم یا دو شیء مزبور کاملا در یک کوک قرار نگرفته باشند این برخورد صدا را شوبن می نامند کامبیناشن یا تن های ترکیبی نیز جزء همین شوبن قرار می گیرند.

رزونانس

هنگامیکه سیم های مربوط به دو ویولن هم کوک باشند و برای نمونه سیم سل یکی از دو ویولن به صدا در آید. سیم سل در ویولن دیگر هم به نوسان در می آید. این هم نوسانی و هم صدایی را رزونانس می نامند. این یک پدیده خاص اکوستیک است و مفهوم آن چنین است که هر جسم صدا دهنده قابل ارتعاش ، نوسانی مختص به خود و با طول موج معین را دارا می باشد و زمانی که جسم مزبور به امواج صوتی هم طول خود برخورد کند فورا  به نوسان درخواهد آمد.

اگر ما یک دیاپازون را به صدا درآورده و در هوا نگهداریم. تُن آن خفیف است. حالا اگر آن را روی قطعه چوبی قرار دهیم صدای آن بسیار بالاتر می رود. چون رشته های چوب(آوند) به نوسان درآمده و این لرزش را از سطح بالایی چوب در فضا جریان می دهند. بدین طریق توده اصوات حاصله بسیار بیشتر بوده و در هوا به حرکت در می آیند که با توده های به حرکت درآمده صدای دیاپازون مخلوط شده و به گوش می رسد. این خاصیت هم نوسانی در سازهای زهی و مضرابی مانند چنگ، تار، گیتار و ... به خوبی قابل مشاهده است.

نوانس

نوانس در قطعه موسیقی عبارت است از میزان توان و ملایمتی(تندی و کندی) که به صدا داده می شود. نوانس درموسیقی مثل سایه و روشن در نقاشی است که بدون این عناصر هنرمند قادر به ابراز بیان خویش نمی شود.

 

مثل کلاس درس شد؟! شرمنده، اگه میخواین موزیسین خوبی باشین، باید این اصول رو بدونین. در ادامه دیگه به این شکل نخواهد بود. بهتون قول میدم جذاب و جذابتر بشه 

 تا روزی دیگر، و مطلبی دیگر دوستای خوبم.

نُت خوانی و اجرای همزمان بر روی پیانو (دیدخوانی، دشیفر، یا Sight Reading)

سلام دوستان عزیز.


وقتی یه قطعه موسیقی یا تمرین میگذارین جلو خودتون، چقدر طول میشکه تا بتونین نُت ها رو تشخیص بدین، و اونها رو روی پیانو اجرا کنین؟ 


دیدخوانی (دشیفر)، مسئله ای هست که خیلیا بهش مسلط نیستن. منظور من قبل از تمرین روی قطعه هست، و همزمان با اینکه واسه اولین بار نُت ها خوانده میشن. امروز سایتی رو معرفی میکنم خدمت دوستان، که کُل 88 کلید پیانو رو بصورت شبیه سازی شده در وسط صفحه قرار داده، و تمام نُت ها رو زیرشون نوشته. بعد شما میتونین تمرین نُت خوانی و اجرا روی کلیدهای پیانو رو داشته باشین با این نرم افزار. بسیار تا بسیار مفید هست و جالب.


واسه تمرین میتونین انتخاب کنین که چه بازه ای از کلید ها رو میخواید تمرین کنین. یک راهنمای ساده واسه ی این سایت خدمتتون عرض میکنم الان. بالای صفحه، و دقیقا بالای خطوط حامل، یک جای انتخاب Key هست، اونجا شما انتخاب میکنین که دوست دارین تمرین نُت خوانیتون در چه گامی باشه. زیر کلید ها، در کادر، سمت چپ و پایین ترین قسمت نوشته شده Accidentals، در این قسمت میتونین انتخاب کنین که بمل یا دیز یا بکار هم در تمرین باشه یا نباشه.


در قسمت کادر وسطی، و بالا، در قسمت Practice Range میتونین انتخاب کنین از چه کلیدی تا چه کلیدی بازه ی تمرینی شما باشه. در کادر سمت راستی، بالا، قسمت Hint/Answer Note زمان مورد نیاز برای فشردن کلید مربوط به نُت رو انتخاب میکنین، یعنی اینکه چقدر زمان بده به شما که کلید مربوط به نُت رو پیدا کنین. در قسمت Sound، دقیقا زیر قسمت قبلی، میتونین انتخاب کنین که صدای نُت هم واستون پخش شه، که عالیه این مطلب، دقیقا اولین گزینه هست.


اگر خواستین بگین تا بقیه ی قسمت ها رو هم واستون توضیح بدم. اگر روزی پنج دقیقه هم صرف این مطلب کنین، به طرز شگفت انگیزی قدرت نُت خوانیتون پیشرفت خواهد کرد.


لینک مربوط به سایت تمرین نُت خوانی و شناخت نُت ها روی کلیدهای پیانو


موفق باشین دوستای عزیز 

کاربرد کلید در یک قطعه موسیقی نوشته شده

سلام دوستان.


امروز درباره ی کلید میخوام صحبت هایی رو خدمت شما ارائه بدم. دقت داشته باشین که منظور ما از کلید همون Clef هست، و این مبحث با سرکلید (Key Signature) متفاوته. توی عکس زیر تفاوت این دو مشخص هست. 


1. Clef      2. Key Signature

 

سرکلید عامل مشخص کننده ی گام در قطعه هست، که بطور کامل در قسمت گام شناسی خدمت دوستان توضیحاتش خواهد گذشت.

 

به شکل کلی میشه گفت: کلید علامتی هست، که نام نُت ها رو مشخص میکنه. بعضی جاها گفته شده: کلید زیرایی، یعنی همون بسامد و فرکانس نُت ها رو مشخص میکنه، که درست هست البته، چون تفاوت نُت ها در بسامد و فرکانسشون هست، اما میشه گفت این تعریف یه مقدار گیج کننده میتونه باشه.

در پیانو نوازی، ما بصورت کلی با دو کلید بیشتر سروکار نداریم. "کلید سُل" و "کلید فا"، که با نام های کلید "تربل" و کلید "باس" هم شناخته میشن. به جدول زیر دقت کنین دوستان.


کلید

نام

نُت

محل عبور خط حامل از روی این کلید

 

 

کلید سل (تربل)

G4

خطی که وسط دایره کلید می‌باشد


 

 

کلید فا (باس)

F3

خطی که از بین دو نقطه می‌گذرد



اگر با ستون سوم مشکلی دارین دوستان خوبم، این پست رو ببینین لطفا عزیزان.

 

همونطور که در شکل زیر میبینین، از بین پنج خط حامل، این کلیدها رو روی خطوط خاصی می کشیم، که نشان دهنده ی نُتی هست که روی اون خط نشون داده میشه. یعنی برای کلید سُل روی خطوط حامل قسمت تربل، هر نُتی که روی خط دوم حامل (از پایین به بالا شمرده میشه) نوشته بشه، نُتِ سُل هست (G4)، و هر نُتی که روی خطی نوشته بشه که کلید فا روش کشیده شده باشه، نُتِ فا(F3) خواهد بود.



دوستان عزیزم، اگر شماره ها واستون گنگ هستن، حتما این پست رو مطالعه کنین.

 

با توجه به این دو کلید هست که می تونیم بقیه ی نُت های نوشته شده روی خطوط حامل رو بشناسیم. مثلا از شکل بالا، نُتی که دقیقا زیر نُتِ G4 نوشته شده باشه، میشه نُتِ قبل از سُل در الفبای موسیقی، که هست فا. و نُتی که بعد از نُتِ G4 نوشته شده باشه، میشه نُتِ بعدیش که هست لا. همین مسئله برای کلید فا و نُت های نوشته شده روی اون پنج خط (باس) صادق هست.


برای آلات موسیقی ای که گستره ی پوشش اکتاو کمتری دارن، فقط از خطوط حامل تربل استفاده میشه. اما چون پیانو گستره ی اکتاو زیادی داره، مجبور شدن از دو دسته خط حامل کنار هم استفاده کنن، که یکی واسه دست راست هست، و یکی برای دست چپ.



باید خدمت دوستای خوبم عرض کنم که بصورت کلی ما بیش از دو کلید داریم، که در تصویر زیر میتونین همشونو باهم ببینین:



اگر علاقه مند هستین که راجب کلید بیشتر بدونین، پیشنهاد میکنم که منبع این مقاله رو حتما مطالعه کنین. اطلاعات خوبی در زمینه ی سازهای مختلفی رو هم در اختیار شما عزیزان قرار میده. در آخرین تصویر، و این منبع، با کلماتی روبرو میشین مثل تنور، باریتون و غیره، که در مبحث تئوری موسیقی بیشتر با این مسائل آشنا خواهید شد.


شاد باشید و سلامت دوستان خوبم.

شناخت کلید های پیانو، و نت های مربوط به آن ها

قبل از اینکه بخوام راجبه گام ها صحبت کنم، اجازه بدین یه نگاه کلی و سریع به کلید های پیانو داشته باشیم. از این طریق مفهوم 7 نتِ الفبای موسیقی رو هم دوره میکنیم.

 

وقتی میشینیم پشت یه پیانو، با همچین تصویری روبرو میشیم:



واسه دانلود عکس در حالت بزرگتر روی لینک زیر کلیک کنید:


Full Piano Keys


در نظر اول، واسه کسایی که آشنا نیستن با مفاهیم نت و ساختار پیانو، ممکنه فکر کنن که غیر ممکن هست که بتونن از این 88 تا کلید، و ارتباطشون با هم سر در بیارن. که خوب، اتفاقا کاملا بالعکس هست! خیلی هم راحته و اتقافا جذاب!


نظرتون رو به کلید های تیره ی روی عکس بالا جلب میکنم. اگه خوب دقت کنین، به ساختار زیر میرسین:



که شامل 7 تا کلید سفید و 5 تا کلید سیاه هست. این ساختار در عکس اولی 7 بار تکرار شده، که با دقت میتونین متوجه این امر بشین. اگه یه جمع و ضرب ساده انجام بدین خواهید دید که 7+5 برابر میشه با 12، که وقتی 12x7 بشه، میشه 84 تا کلید. 4 تا کلید باقیمونده هم از سمت چپ 3تا، و سمت راست یکی هست که با هم میشن کلا 88 تا.


حالا به تصویر زیر دقت کنین:



این تصویر، اسامی کلید ها رو یکی یکی واسمون مشخص میکنه. همونطور که میبینین، روی هر کلیدِ سفید، 2تا اسم نوشته شده، یکی با حروف تکی انگلیسی که از C شروع میشه و به B ختم میشه (از چپ به راست)، و نوع دوم اسم گذاری هم که از Do شروع میشه و به SI ختم میشه. اینا همون الفبای اصلی موسیقی هستن.


همونطور که میدونین دوستان، کلا 2 تا سیستم برای نامگذاری نت ها هست، اولین سیستم مربوط میشه به غرب، و دومیش هم برگرفته از آهنگسازان اروپایی در اوایل 1900 میلادی هست که در اروپا، و آسیا استفاده میشه.


تا اینجا، هر کسی که اندک آشنایی ای با الفبای موسیقی داشته باشه، دیگه مشکلی نخواهد داشت با کلید های پیانو، دیگه چه برسه به اساتیدی که در زمینه ی ساز خاصی فعالیت داشتن قبلا. اجازه بدین ادامه ی مفهوم نت و فاصله ها رو واگذار کنیم به بخش تئوری موسیقی.


وقتی که میخوایم گامِ خاصی رو روی کلید های پیانو، پیاده سازی کنیم، باید نت های مربوط به اون گام رو بدونیم. با فشار دادن کلید مربوطه به اون نت، گام رو میشه اجرا کرد. بعنوان مثال، ساده ترین گامی که معمولا بعنوان اولین گام ماژور آموزش میدن، گامِ C یا همون Do ماژور هست (در پست های بعدی مفصلا توضیح داده خواهد شد)، که تشکلیل شده از نت های: C,D,E,F,G,A,B,C. شما با فشار دادن این کلید ها، گامِ دو ماژور رو اجرا کردین.


در ادامه ی مطلب اسامی کلید ها در ناحیه های مختلف مربوط به کلید های پیانو توضیح داده شده، به همراه شکل نت مربوط به هر ناحیه، که واسه علاقه مندان بسیار تا بسیار مفید خواهد بود.


ادامه مطلب ...