دوست من، پیانو

دوست من، پیانو

آموخته های من از نوازندگی پیانو
دوست من، پیانو

دوست من، پیانو

آموخته های من از نوازندگی پیانو

شکل گیری گام ماژور، دیز دار (1)، Circle of Fifth

سلام دوستای نازنینم.


قبل از هر چیز، یه نگاهی به این عکس بندازین:



واسه دیدن عکس به اندازه ی اصلی، روی لینک زیر کلیک کنین و دانلودش کنین دوستان


Circle of Fifth


باور بفرمایین، اگه این عکس رو متوجه بشین، کُل گام های ماژور و مینور رو مسلط شدین!! فقط کافیه این عکس رو پرینت کنین بزنین به دیوار، که هر روز ببینین و یه جزئی ازش رو مرور کنین، همین!


حالا توضیحات لازم در خصوص این عکس محشر!!

این عکس، سرکلید های گام های مختلف رو نشون میده، به همراه گام ماژور و مینور مربوط به اون سرکلید. قبل از اینکه بخوام راجب عکس بصورت کامل توضیحی بدم، بذارین اول راجب شکل گیری گام ماژور یه توضیحی بدم خدمت شما، بعدش میریم سراغ عکس و مرور اون.

 

اول این عکس رو نگاه کنین دوستای عزیز



قبلا اشاره ای مختصر به مفهوم گام شده، و تعاریفی در این زمینه ارائه شده، که به دوستان پیشنهاد میکنم واسه دنبال کردنش کلیه ی مطالب بخش گام شناسی رو مطالعه کنن، بعد بیان سراغ این نوشته. عکسی که میبینین، مربوط هست به گام دو ماژور. در این گام، همونطور که مشخصه، از نُتِ دو (C) حرکت شروع میشه، میره به نُتِ ر (D)، بعدش می (E)، بعدش فا (F)، بعدیش هم سُل (G)، بعدش لا (A)، بعدش سی (B)، و در نهایت دوباره میرسه به خود نُتِ اولی که هست دو. به این میگن یک اکتاو، که از یک نُت شروع میشه، و همه ی نُت های مابین رو میگذرونه و دوباره به خودش میرسه.

ببینین که بعد از علامت کلید سُل، هیچ نمونه دیز یا بمُلی وجود نداره. یعنی اگه بعد از کلید، در قسمت سرکلید ما هیچ علامت دیز و بمُلی نداشته باشیم، یعنی گامِ ما دو ماژور هست.


اگه خوب دقت کنین، این گام، به دو قسمت کلی تقسیم شده که اسمشون رو گذاشته Tetrachord ( تِتراکورد یا همون دانگِ خودمون، شنیدین میگن صدای خواننده ای شش دانگه؟ این همون دانگِ! توضیحاتش رو مفصلا خدمتتون بعدا عرض میکنم). هر تتراکورد شامل چهار تا نُت هست. خوب به این شکل توجه کنین و به خاطر بسپرین گامِ دو ماژور رو.


حالا میریم سراغ زیرِ نُت ها. همونطور که میبینین، دوتا حرف اون زیر بین هر دوتا نُت گذاشته: W حرف اول کلمه ی Whole هست، به معنی "کامل"، و H حرف اول کلمه ی Half هست، به معنی "نیمه" یا "نصف". حالا بیاین از اول این گام، با توجه به این حروف حرکت کنیم بریم جلو بینیم به کجا میرسیم! اولین نُت، نُتِ دو هست. بعدش گفته یک حرکت کامل داریم، میرسیم به نُتِ ر. از ر به می هم میگه یک حرکت کامل داریم. از نُتِ می به فا هم میگه یک حرکت نصف داریم، و... . فکر کنم یه عده از دوستان حدس زدن قضیه از چه قراره! میگه فاصله ی نُتِ اول تا نُتِ دوم کامل هست، یعنی یک پرده ی کامل. یعنی نُتِ دو تا نُتِ ر یک پرده فاصله داره، که این فواصل رو قبلا کامل در مبحث کلیدهای سیاه پیانو خدمتتون توضیح دادم، به اون بخش مراجعه کنین لطفا عزیزان. همینجوری پیش میره تا برسه به نُتِ دو در آخر گام.


قابل توجه عزیزان: الان شما هرچی گام ماژور هست رو یاد گرفتین!!! یعنی چی؟ عرض میکنم خدمتتون. الگوی حروفی که زیر گام دو ماژور نوشته شده رو به خاطر بسپارین، از هر نُتی که شروع کنین به حرکت، و این الگو رو حفظ کنین، به یه گام خاص رسیدین، که البته قانون داره که از چه نُتی شروع کنین به حرکت، که تا چند لحظه دیگه عرض میکنم خدمتتون. پس الگوی گام ماژور، از چپ به راست میشه:

W W H W W W H 

مثلا: من اگه بخوام از نُتِ سُل شروع کنم به حرکت، که گامِ سُل ماژور رو بسازم، اول باید به اندازه ی یک پرده ی کامل از سُل برم به جلو، که میرسم به لا. بعدش از لا به اندازه ی یک پرده کامل برم جلو که میرسم به سی. بعدش از سی به اندازه ی نیم پرده برم جلو میشه دو. از دو به اندازه یک پرده میرم جلو میرسم به ر. از ر به اندازه ی یک پرده میرم جلو میرسم به می. از می اگه من به اندازه ی یک پرده ی کامل برم جلو دیگه به فا نیمرسم، میرسم به فا دیز! پس من توی گامِ سل ماژور، نُتِ فایی که دارم، بصورت خود فا نیست، بلکه بصورت فا دیز هست. از نُتِ فا دیز هم وقتی به میزان نیم پرده برم جلو میرسم دوباره به سُل، که به این شکل کُلِ گام سل ماژور ساخته شد. پس گامِ دو ماژور، هیچ دیز و بملی نداره، اما گامِ سُل ماژور یکی دیز داره، اونم روی نُتِ فا هست.


خُب حالا اینا رو چجوری به خاطر بسپاریم؟!! منکه نمیتونم هی هر بار گامی رو میخوام بفهمم بیام این الگو رو هی تکرار کنم که؟! چه کنیم حالا؟ هیچ کاری نمیخواد انجام بدین، بغیر از یک کار فقط! اونم اینه که اون عکسی که اول پُست بود رو پرینتش کنین بزنین روی دیوار و هر روز نگاش کنین! همه ی گام ها، به همراه اینکه توی کدوم گام دیز بمُلاش چیا هستن توی اون عکس مشخص شدن. به عکس الان نگاه کنین: اون بالا ی بالا، توی ساعت دوازده عکس نوشته C Major، که همون دو ماژور هست. فعلا کاری به زیرِش که نوشته A minor نداشته باشین. از اونم بیاین پایین تر، میبینین که پنج تا خط حامل کشیده، روش نه دیز گذاشته، نه بمُل. پس میفهمین که گامِ دو ماژور، هیچ دیز بمُلی نداره. هر نُتی که گذاشتن جلوتون دیدین که سرکلیدش این شکلیه میگین گام چی هست؟ دو ماژور. حالا برین به سمت راست اون، میبینین که نوشته G Major، این همون سُل ماژوره. ببینین، خوب که دقت کنین روی خطوط حامل مربوط به اون، روی خط حامل پنجم از پایین، که نشون دهنده ی نُتِ فا هست، یه علامت دیز گذاشته. این یعنی توی گامِ سُل ماژور، ما یک دیز داریم، و اون دیز هم فا هست. هرجا این سرکلید رو دیدین میفهمین این گام سُل ماژوره! به همین راحتی.


نُکته ی آخر اینه که: چرا بعد از گامِ دو ماژور، توی اون عکس بالایی، اومده سُل ماژور رو گذاشته؟! چکار کنیم که این بخاطرمون بمونه. لطفا به گامِ دو ماژور یه نگاهی بندازین. به من بگین اسم نُتِ پنجمی، وقتی که از خود دو شروع کنین به شمردن چیه؟ یعنی اولی میشه دو، دومی میشه ر، سومی میشه می، چهارمی میشه فا، و پنجمی میشه سُل. یعنی بعد از دو، اولین نُت در تتراکورد دوم میشه سُل. واسه ساختن گام ها، میان یک گام رو میکشن، بعد با اولین نُت از تتراکورد دوم میرن سراغ گام ماژور بعدی رو میکشن. عکس زیر مربوط هست به گامِ سُل ماژور:



همونطور که میبینین، قسمت تتراکورد اول، عین همون تتراکورد دوم در گام دو ماژور هست، و قسمت تتراکورد دوم هم ادامه ی گام هست، تا برسه به نُتِ سُل. و نُتِ فا در این گام دیز داره. حالا به نظر شما بعد از گامِ سُل، نوبت به کدوم گامِ ماژور هست؟ با توجه به عکس بالا: میشه نُتِ اول در تتراکورد دوم دیگه؟ که میشه نُتِ ر، پس گام بعدی هم هست گامِ رِ ماژور. حالا یه نگاهی به همون عکس اولی در این نوشته بندازین، میبینین که سمت راست گامِ سُل، مورد بعدی گامِ ر ماژور هست. اگه اون الگوی گامهای ماژور رو از نُتِ ر ماژور شروع کنین به حرکت، میبینین که نُتِ فا و دو توی این گام دیز میخورن. به شکلی که میبینین جلوی گامِ ر ماژور توی عکس نشون داده شده که فا و دو دیز دارن.


دوستان یک پیشنهاد. تمامِ گام ها رو از دو ماژور، تا سی ماژور واسه خودتون بررسی کنین ببینین آیا همین دیز ها میشن یا نه. بقیه ی گام های این دایره رو هم بعدا خدمتتون توضیح میدم. آهسته آهسته همشو یاد میگیرین، نگران هیچی نباشین.


راستی، به دلیل اینکه شما با نُتِ پنجم اومدین و گام بعدی رو نوشتین، اسم این دایره هست: دایره ی پنجمین ها (Circle of Fifth).

 

سرفراز باشین و پیروز دوستای خوبم.


مباحث مرتبط:

شکل گیری گام ماژور، دیز دار (2)، Circle of Fifth

شکل گیری گام ماژور، دیز دار (3)، Circle of Fifth

آیا 30 سالگی واسه آموزش پیانو، دیر نیست؟

سلام و درود به همه ی دوستای خوب و نازنین، و همراهای همیشگی "دوست من پیانو".


عزیزی ایمیل زدن و پرسیدن که: آیا سن سی سال برای شروع کار با پیانو دیر هست یا مشکلی نخواهد بود واسه این کار؟


خدمت این دوست نازنین باید عرض کنم که هیچ سنی محدودیتی برای شروع یادگیری پیانو نیست. توی نکاتی که در وبلاگ عرض کردم قبلا، مهم این هست که تا اونجایی که در توان هست پیش بریم و در حدِّ خودمون موفق باشیم. من خودم پیانو رو در 28 سالگی شروع کردم، و میشه گفت الان سی ساله هستم دیگه تقریبا (البته یک ماه دیگه کامل میشه !!  )


پس شروع کنین دوست عزیز، انشالا در حد توان موفق خواهید بود. البته باید بگم، اگر قصدتون موفقیت و پیشرفت هست، حداقل باید یه پیانو الکتریک تهیه کنین. ارگ خوبه واسه شروع، اما کلیدهای ارگ تفاوتهای زیادی دارن با کلیدهای پیانوی آکوستیک.


شاد باشید و موفق، نماز روزه هاتون هم قبول باشه انشالا دوستای نازنین

انواع پیانو، آشنایی و خرید

سلام بر دوستان نازنینم.


سوالاتی در مورد خود پیانو و انواع اون، و خرید پیانو پرسیدن دوستان. شما رو به لینک زیر، که به صفحه ای از همین وبلاگ راهنمایی میکنه، راهنمایی میکنم. مطالب این صفحه رو از پایین به بالا دقیق و کامل بخونین، اگر میخواین انواع پیانو رو بشناسین، و پیانویی خریداری کنین. در حقیقت، تمام مطالب نوشته شده در قسمت "آموزش پیانو" رو از اول بخونین تا آخر! از صفحه ی 3 برگردین به صفحه ی 2 و 1، و همشو بخونین دوستای خوبم.


آشنایی با پیانو


شاد باشین و سلامت دوستای عزیز

انگشتان دست

سلام و درود بر دوستان همیشه بهار.


عزیزی ایمیلی فرستادن و در مورد شیوه ی صحیح نشستن پشت پیانو، شکل دست ها و نواختن پرسیدن. عزیزان همراه، اگر کسی هست که راجبه این مطلب سوالی داره، حتما فیلم موجود در لینک زیر رو دانلود کنه و ببینه. به همراه اون فایل زیرنویسی هست که ترجمه ی خودم هست، و در اون علاوه بر صحبت های مدرس، نکاتی رو هم اضافه کردم که بدرد بخور هست. میتونین در زمان اجرا هرجا نتونستین بخونین فیلم رو متوقف کنین و زیر نویس رو بخونین.


یک فایل تصویری محشر، واسه آموزش هانون


تا دیدار بعدی، و ذکر نکاتی بیشتر از پیانو، شاد باشید و سرزنده

اکوستیک و فیزیک صدا

سلام دوستان عزیز.

 

امروز قصد دارم تا در مورد صدا مطالبی رو خدمت شما تقدیم کنم. برای وارد شدن به بحث تئوری موسیقی، قبل از هر چیز باید صدا رو بشناسیم، و عوامل تولید کننده ی اون بدونیم. مطالبی که در ادامه خدمت شما ارائه میشه، از این سایت گرفته شده. پیشنهادی که واسه مطالعه دارم، واسه دوستانی که نمیتونن یکجا کل این متن رو الان مطالعه کنن این هست که کپیش کنن توی یک فایل متنی، و سر فرصت مطالعش کنن.

 

منشا صدا

در پیرامون ما صدها و هزاران صدای گوناگون شنیده می شود اما یک نکته در تمامی صداهای مختلفی که شنیده می شوند می شنویم مشترک است و آن ایجاد صدا در نتیجه حرکت و ارتعاش اجسام می باشد. در واقع بدون حرکت هیچ صدایی وجود نخواهد داشت. وقتی یک موتور یا ماشین کار می کند، تولید صدا می کند. وقتی به یک تنبک ضربه می زنیم یا بر یک تار و سه تار و گیتار دست می کشیم صدا تولید می شود. حتی حنجره انسان نیز با جابجا شدن تارهای صوتی توسط هوا صدا تولید می کند. وجه مشترک همه اینها حرکت و تولید ارتعاش است که در اثر آن هوا جابجا شده و تولید صدا می کند. ارتعاشات حاصل از حرکت تارها و دیگر اشیا می توانند تند یا کند باشند. هر چه ارتعاش تندتر باشد فرکانس صدای تولیدی بیشتر است و سرعت حرکت آن بسیار بیشتر از حرکت یک سیم یا تار ضخیم تر می باشد. سیم ضخیم به دلیل کندی حرکت دارای صدای بم تری است و دارای فرکانس کمتری نیز می باشد. با کنار هم قرار دادن و ترکیب کیفی و کمی  این صداها به طور منظم  دسته بندی آنها اصواتی حاصل می شود که شنیدار خوشایندی دارند و این اصوات هستند که زمینه ساز ساختار موسیقی می شوند.

چگونگی حرکت صداها

اصوات حاصل از ارتعاشات به شکل موجی حرکت می کنند(مشابه امواجی که در سطح آب از انداختن یک سنگ در برکه ای ایجاد می شود و امواج دایره به اطراف حرکت می کنند) وقتی یک شیء صداساز(مثلا دیاپازن) را به ارتعاش در می آوریم ارتعاش حاصله در اطراف خود به هوای مجاور فشار می آورد. همین هوای فشرده شده در بازگشت شاخه های دیاپازن به جای خود بر می گردد. این رفت و برگشت در هوا به صورت امواج صوتی به حرکت در می آیند و فشردگیها و بازشدگیهای حاصله چندین بار در ثانیه ادامه می یابند. در این صورت امواج اگر مانعی بر سر راهشان نباشد، قادرند مسافت زیادری را بپیمایند(اگر گوش خود را به زمین بچسبانیم می توانیم صدای حرکت قطار یا حتی برخورد نعلهای یک اسب در حال حرکت را از فاصله دور بشنویم)اما اگر در مسیر صداها مانع جامد و سختی مثل دیوار یا صخره قرار داشته باشد، صدا پژواک می شود.

صدا

صدا بر دو نوع است: صدای موسیقایی و صدای غیر موسیقایی(آوا) . صدای موسیقی شامل اصواتی است که به شکل سرود، و آواز و یا از آلات موسیقی خارج می شود اما صدای  غیر موسیقی یا آوار شامل سایر اصوات است که از دیگر منابع تولید صدا حادث شده و جنبه خوشایند و موسیقی وار را دارا نیستند.

وسعت صوت

وسعت صدا در افراد متفاوت است.بعضی ها بم می خوانند و بعضی ها زیر (اوج).چنانکه فلان آوازه خوان 2 دانگ صدا دارد و دیگری 6 دانگ.منظور از 2دانگ , نرم و آهسته خواندن و منظور از 6 دانگ , زیر و اوج خواندن می باشد.

غربی ها با آزمایشهای دقیق آواز , به تناسب قدرت و ضعف,یعنی همان زیری و بمی , صداها را به 4 دسته تقسیم کرده اند: باس . تنور . آلتو . سوپرانو

خواننده باس آوازی کوتاه و بم دارد و خواننده سوپرانو آوازی بلند و زیر دارد.

در ایران هم از قدیم آوای خوانندگان را به 3 دسته تقسیم کرده بودند و این سه قسم شامل:(از پائین به بالا) دو دانگ , چهار دانگ و شش دانگ بوده است.و چون در ایران وسیله دقیقی برای اندازه گیری قدرت صدا وجود نداشت , بر اساس قدرت و ضعف صداها را به این سه درجه تقسیم کرده بودند.

اصواتی که حاصل ارتعاشات سیستم صوتی انسان می باشد، بطور معمول به شش طبقه یا رده تقسیم می شود که هر یک دارای گستره خاص ارتعاشی خود می باشند و عبارتند از:

1-     سپرانو(صدای زیر زنانه)

2-    متسوسپرانو(صدای متوسط زنانه)

3-    آلتو یا کنترالتو( صدای بم زنانه)

4-    تَنُور (صدای زیر مردانه)

5-    باریتون (صدای متوسط مردانه)

6-    باس (صدای بم مردانه)

هر خواننده حد معینی از اصوات را می تواند بخواند و آن حد متوسط را وسعت صدای آن خواننده می گویند. باید بدانیم همانطور که وسعت سازها قابل تغئیر است وسعت صوت هم قابل تغئیر می باشد.

در کتاب موسیقی فارابی به نام "النغم و الایقاع"(آهنگها و وزنها) بین صدای زن و مرد اختلافی که وجود دارد اینطور فرض شده که اگرعمارتی را در نظر بگیرم , صدای زن حکم طبقه بالای عمارت را دارد و صدای مرد حکم طبقه پائین عمارت.

به طور کلی صدای مردها بم تر از زنهاست که در اصطلاح موسیقی مردها "راست کوک" و زنها "چپ کوک" هستند.

صدا ـ تن رِنگ و زیر و بم

هر بازگشت مناسب و تاثیر شنوایی در آکوستیک را صوت می نامند. در واقع بخش امواج صوتی در فیزیک توسط نوسانات مختلف (حرکت ارتعاشی) یک جسم قابل ارتجاع و قابل ارتعاش و به اشکال مختلف جامد، مایع وگاز به وجود می آید. نوسانات به وجود آمده که در هوا جریان می یابند  توسط مولکولهای هوا به فضاهای مجاور منتقل شده و امواج صوتی به گوش می رسد. این امواج به نوسانات پاندولی شبیه است که تحت تاثیر نیرویی به نوسان درآید. در مقابل نوسان دوبل،که آن را پاندول با یک حرکت کامل رفت و برگشت ما بین B_C اجرا می کند. به عنوان یک نوسان محسوب می شود.

دامنه نوسان (Amplitude) توسط قوس AB که برابر با قوس AC است. نشان داده می شود و شماره نوسان نشان دهنده تعداد نوسانات کاملی است که دریک ثانیه انجام می گیرد. گوش انسان قادر است محدوده ای از 20 تا 20هزار نوسان در ثانیه را به عنوان تُن حس کند. اما این نوسانات بر دو نوع نامنظم مانند چک چک آب و حرکت سم  اسب که به آنها نوفه می گویند و نوع منظم که به اصواب و نوسانات منظم و متناوب مشهور هستند مانند موزیک. در موسیقی فقط نوسانات متناوبی که فواصل زمانی یکسانی دارند استعمال می شوند و چون قابلیت ارتعاش جسم به وجود آورنده تن در درجه اول اهمیت قرار دارد، بنابراین اجسام خاصی در موسیقی بکار می روند مانند سیمها، ورقه و تنه های فلزی، ملیه های فلزی، پدال، زبانه و مفتولهای چوبی پوست و لوله های فلزی حبس کننده صدا که این اجسام توسط ضربه زدن ، زخمه زدن ، آرشه کشیدن، کشیده و رها کردن، دست زدن ، ضربه به وسیله چکش یا چوبک و میله و ... که همگی به وجود آورنده نوسانات عرضی هستند که این نوسانات بتدریج به نوسانات عمودی (یعنی حالت اولیه، برگشت به وضع اول) تبدیل می شوند و برعکس در سازهای لوله ای با هوای محبوس تنها نوسانات طولی ایجاد می شود که این نوسانات باعث تغییر و تبدیل دامنه نوسان امواج می شوند و همچنین نوسانات عرضی ورودی از هوای مجاور نیز در مسیر نوسانات طولی قرار می گیرند.

اما قدرت تن صدا بستگی به دامنه نوسان یک جسم در حال ارتعاش دارد. همینطور تابع نیروی وارد شده برای ارتعاش یک سیم ویولن را اگر به محکمی آرشه بکشیم سازنده ارتعاشات (نوسانات) با دامنۀ طولانی تر و تن قویتری را نسبت به یک آرشه کشیدن ضعیف از خود خارج می کند.

زیر و بم بودن نتها نیز به آسانی توسط تعداد نوسانات معین می شوند. چرا که هر چه تعداد نوسانات بیشتر باشد به همان میزان تن ریزتر می شود.

رنگ تن نیز در سازهای مختلف متفاوت است. بطور مثال طنین Do اگر توسط چند ساز مانند فلوت، ویولن، قرنی و ترومپت و یا سازهای دیگر اجرا و نواخته شوند با یکدیگر متفاوت است و رنگ تنها به شکل زیر معین می شود:

1-     به وسیله به وجود آورنده تن ( ضربه، آرشه، دمیدش)

2-     به وسیله جنس، فرم و حجم آلات و سازهای موسیقی

3-     به وسیله فرم اصلی نوسانات

4-     به وسیله نوع و میزان سُری تن های هارمونیک ترکیب شونده با تن پایه

5-     به وسیله قدرت و نیروی نسبی تن هارمونیک نسبت به تن پایه خود

به هر طریق یک نت که به گوش می رسد در اصل از ترکیب تن های زیادی به وجود آمده که این تن های آهسته و نارسا و هم نوسان را تن های هارمونیک می نامند.

اکوستیک در سالن

اجرای موسیقی در اماکنی مانند سالنهای نمایش و کنسرت و تالارها؛ اکوستیک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که شنوایی در یک سالن و تالار بزرگ بستگی به نوع و چگونگی انتشار و انعکاس صدا و همین طور برگشت آن دارد. امواج صوتی مدور و کروی بوده و به اطراف انتشار می یابند و هنگامی که به مانعی ( دیوار تالار) برخورد می کنند بنا بر قانون انعکاس برگشت می نمایند. اکوستیک و پوشش دیوارها و سقف بایستی به طریقی باشد که صدا را تقویت نموده و از هدر رفتن صدا یا اکو شدن و پژواک آن جلوگیری نماید. در این محلها به وسیله پارچه چوب و مواد خاص دیوارها و سقف پوشش می شوند.

تفاوت اصوات سازها

در تمامی اشیاء و عناصر قابل ارتعاش و صدادار و همین طور سازها اختلافات طول موجی و فرکانسی وجود دارد. در تمام صداها و نغمه های موسیقی که در اثر ارتعاش یک سیم در سازهای بادی و یا ارتعاش از سازهای کوبه ای ، ضربه ای، کلاویه و غیره حاصل می شود دلیل اولیه آن وجود پتانسیل حرکتی و دوم عامل حرکت زا می باشد که در اثر ایجاد حرکت در شی و جابجایی ها ارتعاش ایجاد شده و صوت حاصل می شود. در ایجاد یک نغمه واحد از یک ساز تعداد بیشماری صدای فرعی به نام سیستم اجزائی یا هماهنگ یا فراآهنگ دخالت دارد که شدت هر یک از آنها و در هر جزء از هر ساز به نسبت معینی می باشد و به همین دلیل است که طنین (تن و رنگ) صداهای حاصله از سازهای مختلف با یکدیگر متفاوت بوده و در عین حال نوعی کیفیت صوتی به نام (خوش صدایی) وجود دارد که این نیز به عنوان ابزار تمیز دادن و شناخت اصوات حاصل از سازهای گوناگون بکار گرفته می شود.

قانون تارهای مرتعش

1-     قانون اثر طول: فرکانس صوت اصلی تار مرتعش با طول تار نسبت عکس دارد.

2-    قانون اثر نیروی کشش: فرکانس صوت اصلی تار مرتعش با جذر نیروی کشش تار متناسب است.

3-    قانون اثر جرم: فرکانس صوت اصلی تار مرتعش با جذر جرم واحد طول تار نسبت عکس دارد.

4-    قانون هم آهنگها: با یک تار مرتعش می توان هم آهنگهای فر و زوج صوت اصلی را نیز تولید نمود.

ویبراسیون، شوبن، کامبینایشن

اگر دو سیم یا شیء قابل ارتعاش(کوک شده در یک صدا و اکتاو) به صدا درآیند. تُن ها در هم می آمیزند اگر دو سیم یا دو شیء مزبور کاملا در یک کوک قرار نگرفته باشند این برخورد صدا را شوبن می نامند کامبیناشن یا تن های ترکیبی نیز جزء همین شوبن قرار می گیرند.

رزونانس

هنگامیکه سیم های مربوط به دو ویولن هم کوک باشند و برای نمونه سیم سل یکی از دو ویولن به صدا در آید. سیم سل در ویولن دیگر هم به نوسان در می آید. این هم نوسانی و هم صدایی را رزونانس می نامند. این یک پدیده خاص اکوستیک است و مفهوم آن چنین است که هر جسم صدا دهنده قابل ارتعاش ، نوسانی مختص به خود و با طول موج معین را دارا می باشد و زمانی که جسم مزبور به امواج صوتی هم طول خود برخورد کند فورا  به نوسان درخواهد آمد.

اگر ما یک دیاپازون را به صدا درآورده و در هوا نگهداریم. تُن آن خفیف است. حالا اگر آن را روی قطعه چوبی قرار دهیم صدای آن بسیار بالاتر می رود. چون رشته های چوب(آوند) به نوسان درآمده و این لرزش را از سطح بالایی چوب در فضا جریان می دهند. بدین طریق توده اصوات حاصله بسیار بیشتر بوده و در هوا به حرکت در می آیند که با توده های به حرکت درآمده صدای دیاپازون مخلوط شده و به گوش می رسد. این خاصیت هم نوسانی در سازهای زهی و مضرابی مانند چنگ، تار، گیتار و ... به خوبی قابل مشاهده است.

نوانس

نوانس در قطعه موسیقی عبارت است از میزان توان و ملایمتی(تندی و کندی) که به صدا داده می شود. نوانس درموسیقی مثل سایه و روشن در نقاشی است که بدون این عناصر هنرمند قادر به ابراز بیان خویش نمی شود.

 

مثل کلاس درس شد؟! شرمنده، اگه میخواین موزیسین خوبی باشین، باید این اصول رو بدونین. در ادامه دیگه به این شکل نخواهد بود. بهتون قول میدم جذاب و جذابتر بشه 

 تا روزی دیگر، و مطلبی دیگر دوستای خوبم.

نُت خوانی و اجرای همزمان بر روی پیانو (دیدخوانی، دشیفر، یا Sight Reading)

سلام دوستان عزیز.


وقتی یه قطعه موسیقی یا تمرین میگذارین جلو خودتون، چقدر طول میشکه تا بتونین نُت ها رو تشخیص بدین، و اونها رو روی پیانو اجرا کنین؟ 


دیدخوانی (دشیفر)، مسئله ای هست که خیلیا بهش مسلط نیستن. منظور من قبل از تمرین روی قطعه هست، و همزمان با اینکه واسه اولین بار نُت ها خوانده میشن. امروز سایتی رو معرفی میکنم خدمت دوستان، که کُل 88 کلید پیانو رو بصورت شبیه سازی شده در وسط صفحه قرار داده، و تمام نُت ها رو زیرشون نوشته. بعد شما میتونین تمرین نُت خوانی و اجرا روی کلیدهای پیانو رو داشته باشین با این نرم افزار. بسیار تا بسیار مفید هست و جالب.


واسه تمرین میتونین انتخاب کنین که چه بازه ای از کلید ها رو میخواید تمرین کنین. یک راهنمای ساده واسه ی این سایت خدمتتون عرض میکنم الان. بالای صفحه، و دقیقا بالای خطوط حامل، یک جای انتخاب Key هست، اونجا شما انتخاب میکنین که دوست دارین تمرین نُت خوانیتون در چه گامی باشه. زیر کلید ها، در کادر، سمت چپ و پایین ترین قسمت نوشته شده Accidentals، در این قسمت میتونین انتخاب کنین که بمل یا دیز یا بکار هم در تمرین باشه یا نباشه.


در قسمت کادر وسطی، و بالا، در قسمت Practice Range میتونین انتخاب کنین از چه کلیدی تا چه کلیدی بازه ی تمرینی شما باشه. در کادر سمت راستی، بالا، قسمت Hint/Answer Note زمان مورد نیاز برای فشردن کلید مربوط به نُت رو انتخاب میکنین، یعنی اینکه چقدر زمان بده به شما که کلید مربوط به نُت رو پیدا کنین. در قسمت Sound، دقیقا زیر قسمت قبلی، میتونین انتخاب کنین که صدای نُت هم واستون پخش شه، که عالیه این مطلب، دقیقا اولین گزینه هست.


اگر خواستین بگین تا بقیه ی قسمت ها رو هم واستون توضیح بدم. اگر روزی پنج دقیقه هم صرف این مطلب کنین، به طرز شگفت انگیزی قدرت نُت خوانیتون پیشرفت خواهد کرد.


لینک مربوط به سایت تمرین نُت خوانی و شناخت نُت ها روی کلیدهای پیانو


موفق باشین دوستای عزیز 

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (2)

سلام بر دوستان خوب و مهربانم.


خدمت رسیدم تا ادامه ی نکات فوق العاده ی آموزش پیانو رو تقدیمتون کنم عزیزان. دقت کنین، اول جملاتی نوشته شدن که بصورت اشتباه بعنوان یک باور در ذهن ما ثبت شده، بعد توضیح داده شده که چرا این باور اشتباهه.


6- "هرچه تمرین من طولانی تر باشه، و زمان بیشتری رو در هر جلسه ی تمرین صرف کنم، نتیجه ی بهتری هم میگیرم". باید خدمت دوستان عرض کنم که تمریناتی که کوتاه هستند، مفیدتر هستند. بعد از 15 دقیقه فعالیت، بصورت معمول شخص کم کم از لحاظ ذهنی دچار خستگی میشه. اگه بعد از این مدت شخص یک استراحت کوتاه، حالا اگه با چندتا حرکت کوتاه کششی هم باشه، به خودش بده، نتیجه ی بهتری میگیره، تا اینکه بخواد بصورت یک تکه 2 ساعت بشینه پشت پیانو. پس کسانی که فکر می کنن اگه 10 دقیقه وقت بذاریم واسه تمرین بی ثمر هست، بدونن دارن خودشون رو از یک تمرین خیلی خیلی مفید 10 دقیقه ای محروم میکنن، پس انجامش بدن حتما. بعدا میتونین یک تمرین 10 دقیقه ای دیگه انجام بدین، حالا همون روز یا روز بعد. مهم این هست که در اون مدت واقعا تمرین کنین، نه اینکه هدر بدین وقت و انرژی خودتون رو. دل بدین. نتیجه ی تمرین یک تکه ی 2 ساعتی این هست که روز بعدش دیگه انرژی و حوصله ندارین اصلا واسه تمرین کردن. و شاید حتی دو روز بعدش هم!! پس حتی 5 دقیقه هم مفیده. همین دقیقه ها هست که در کل زمان تمرین شما رو میسازن. این نکته خیلی خیلی مهم هست که در زمان خستگی، عصبانیت، حواس پرتی و چیزایی شبیه به این اصلا تمرین نکنید. دقت کنین، منظور ما اینجا خستگی ذهن هست. ممکنه که دستای شما اصلا احساس خستگی یا درد نداشته باشن، اما ذهن خستست. پیانو، ساز ذهن هست بیشتر، تا سازی که فقط بشه با دست و شرایط فیزیکی اون رو نواخت. در این مورد در آینده توضیحات بیشتری خواهم داد.


7- "اگه وسط تمرین خسته شدم و خواستم استراحت کنم، مجبورم از اول هرچی یاد گرفتم رو دوباره یاد بگیرم، و یادم میره همش". یادگیری پیانو مثل خوندن واسه شب امتحان نیست عزیزان! پیشرفت در پیانو حاصل زمانی هست که شما واسه تمرین وقت گذاشتین، حالا این زمان میتونه متصل باشه یا جدا جدا. اگه سه ماه پیانو کار کنین، بعدش دو ماه کار نکنین، بعدش یک ماه کار کنین، اونوقت سه ماه دیگه کار نکنین، مدت زمان تمرین پیانوی شما خواهد بود 4 ماه! نه 9 ماه، دقت داشته باشین به این مسئله. دوستای خوبم، شما وقتی یه گیاهی، گلی، درختی میکارین، باید بهش آب بدین و مراقبش باشین تا رشد کنه، نه اینکه وایسین بالای سرش و داد بزنین که "یالا رشد کن!!"، بی فایده هست همچین کاریی! سر خودتون همچین بلایی نیارین، به میزان زمان تمرین خودتون، از خودتون توقع داشته باشین. شما وقتی دیگه تمرین نکنین، رشد یادگیری پیانوی شما هم متوقف میشه. اونوقت نرین بیخودی کلاس بذارین که دارین پیانو کار میکنین و پیانو بلدین، چون متوقف شده کلا!!! برین تمرین کنین، حتی شده 5 دقیقه، اون موقه میتونین بگین دارین پیانو یاد میگیرین. در مدت زمانی که تمرین نکردن، وقتی برگردین، میبینین خیلی سریع میتونین به نقطه ای رها کردین تمرینات رو برسین. چون تکینیک ها و مسائل آموزشی توی ذهن ثبت شدن، و همونطور که گفتیم، پیانو ساز ذهن هست بیشتر تا انگشت. حالا یه سری تکینک هست که به سرعت و این مسائل ربط داره که باید دوباره اونا رو انجام بدین.


8- "خواندن شماره انگشت گذاری برای نُت هایی که انگشت گذاری توشون مشخص شده، فقط واسه تازه کارها هست". یک اشتباه وحشتناک! نوازندگان حرفه ای، اکثرا به نُتِ اول نگاه میکنن، بعدش به شماره ی انگشت مربوطه، با یک نگاه کلی به بقیه ی نُت ها همه ی اون میزان رو به سرعت میتونن اجرا کنن! به این میگن خاصیت "دیدخوانی" یا "دشیفر" (Sight Reading) که راجبش بصورت مفصل صحبت خواهم کرد در آینده، که خیلی از نوازنده ها ندارن این توانایی رو که در اولین خوانش یک قطعه، بتونن اون رو اجرا کنن. پس عزیزان، حتما به شماره های انگشت مربوط به هر نُت دقت کنین، خیلی خیلی کمک شایانی خواهد بود واسه پیشرفت بسیار سریع شما. اون شماره ها فقط واسه مبتدی ها نیست عزیزان، بلکه واسه نوازندگان باهوشی هست که نمیخوان ذهنشون رو بیخودی درگیر پیدا کردن شماره انگشت اول و این مسائل کنن، و اجرای صحیح و درست واسشون مهم هست.


9- "من اصلا نباید به دستام موقع اجرای قطعه نگاه کنم". نوازندگان پیانو در کنسرت ها، قطعه ی موزیکی که باید اجرا کنن رو حفظ میکنن، و صد البته که به دستاشون نگاه میکنن!!! دوستان عزیز، نگاه نکردن به انگشتای دست مقوله ای هست که خود به خود پس از تسلط شما بر آکورد ها و گام ها، پس از تکرار یک قطعه در شما بوجود میاد. این حرفه ای نیست که مجبور کنیم یا مجبور باشیم که به دستامون نگاه نکنیم. این امر تنها زمانی خوب و مفید هست که هنرآموز میتونه راحت با خواندن نُت، اون رو روی کلیدهای پیانو پیدا کنه، اون موقع با مهارتی که بدست آورده، با نگاه به برگه ی نُت، میتونه اون رو اجرا کنه، بدون نگاه کردن به کلیدای پیانو. نباید فکر کنیم که هدف اصلی ما از یادگیری پیانو این هست که "نباید به دستامون نگاه کنیم"، حالا به دلیل کلاس گذاشتن یا هر مقوله دیگه ای، این امر اصلا توصیه نمیشه که ذهنتون رو بیخودی صرف این مسئله کنین. ذهن باید آزاد و رها باشه، باید قادر باشه قطعه رو پردازش کنه و اجرا کنه، نه اینکه چشمامون رو ببندیم که با بدبختی و حدس یه چیزی اجرا کنیم و بعدش خودمون با خودمون خوشحال باشیم!!


10- "من همیشه باید وقتی اجرا میکنم، روبرومو نگاه کنم". عزیزان من، دوستای نازنینم، به خودتون ظلم نکنین!! این کار رو زمانی میتونین انجام بدین که به هنر حساسیت لمسی رسیده باشین. هنر حساسیت لمسی یعنی اینکه راحت بتونین با لمس کلید ها، بفهمین که مربوط به کدوم نُت هست، که با انجام تمرین های زیاد در زمینه ی گام ها و آکوردها بدست میاد. بجای این خیال پردازی ها و بلند پروازی ها، بهتر هست تمرینات هانون و گام و آکورد رو انجام داد، تا جایی که دیگه اصلا نیازی نداشته باشین به نگاه کردن، و دستاتون خودشون اتوماتیک بتونن نُت ها رو پیدا کنن.

 

باز هم نکات بسیار تا بسیار زیبایی هست، که خدمت دوستان، پس از ترجمه از منبع مربوطه ارائه میکنم.


شاد باشید و سلامت یاران همیشگی...


مباحث مرتبط:

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (1)

رفع خستگی

سلام دوستان عزیز.


در روز، چقدر تمرین میکنین؟ من معمولا بیش از دو ساعت دیگه تمرین نمیکنم. گاها وقتی قطعه سنگین هست، بعد از یک ساعت ممکن هست که خستگی پیش بیاد. خوب، در صورت بروز خستگی چکار کنیم؟ بی خیال تمرین بشیم؟ 


مطلب اینجاست که برنامه ی شما واسه تمرین چطوری هست. اگر میخواین تا خسته نشدین ادامه بدین، که خوب میتونین بعدش دیگه ادامه  ندین تمرین رو. اما اگر خواستین به حد خاصی برسونین تمرین خودتون رو، یعنی روی برنامه حرکت کنین، باید بدونین تمرینِ در خستگی، از تمرین نکردن بدتره!


عزیزان، حواستون به این نکته باشه. وقتی خسته شدین یا ادامه ندین، یا با نرمش های کششی دوباره عضلاتتون رو بقولی ریلکس کنین و بعدش ادامه بدین. حالا مطلب اینجاست که چه حرکات کششی ای مفید هستن. در این زمینه، شما رو به صفحه ی زیر راهنمایی میکنم، که نرم افزار مجانی ای رو میده به شما، واسه آموزش حرکات کششی که مفید هست، واسه رفع خستگی بعد از نشستن زیاد. این تمرین ها همونطور که خودتون خواهید دید واسه محیط کار هست، که واسه ما فرق چندانی نداره. ما هم نشستیم در یک مدت طولانی و داریم کار میکنیم دیگه!


پیشنهاد میکنم دانلود کنین و یه نگاهی به تمرین هاش بندازین. من از همین حرکات، البته قبل از آشنایی با این نرم افزار، استفاده میکردم واسه آرامش عضلات.


 دانلود نرم افزار نرمشهای کششی مفید برای رفع خستگی

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (1)

سلام دوستای خوبم.


امروز داشتم توی اینترنت جستجو میکردم، واسه پیدا کردن نکات مفیدی که در یادگیری صحیح پیانو موثر هستن، ولی یا نمیدونیمشون، یا بهشون توجهی نداریم معمولا. به این مقاله برخوردم که بسیار جالب بود واسم. خودم بصورت ناخواسته از چندتا از این اصول تبعیت میکردم، که نتیجشون واقعا عالی بوده. پیشنهاد میکنم بخونین و دقت کنین روی این مطالب.


شکل بیانشون اینجوری هست که اول تفکری که در ذهن عموم هست رو مینویسم، بعدش توضیحاتی در اون زمینه، که صحیح هست یا اشتباه. این نوشته ها هم از منبع مربوطه هست، و هم از تجربیات شخصی خودم دوستای خوبم.


1-      "من نباید جلو استادم اشتباه کنم، اگه این کار رو انجام بدم استاد از من زده میشه و درست تدریس نمیکنه". خوب استاد داریم تا استاد! یک استادی که هدفش آموزش صحیح شما هست، با تمرکز شما روی تمرین و تلاشی که نشون میدین خوشحال میشه، و تمرین های بهتر و دقیق تری به شما میده، فقط به این شرط که تلاش شما رو ببینه. یقینا واسه اینکه هیچ اشتباهی نداشته باشین باید تمرین کنین، و بدونین استاد خوب دنبال این هست که نقاط ضعف و موارد کوچکی که شما خودتون حواستون نیست رو پیدا کنه و گوشزدتون کنه، که شما پیشرفت کنین. پس از اینکه استادتون اشتباهاتون رو میگیره ناراحت نباشین، و خوشحال باشین اتفاقا. بعضیا از ترس اینکه درس اون روز رو کامل بلد نیستن نمیرن سر کلاس!! خوب این باعث میشه که اشتباهات تمرینات خودشون رو یاد نگیرن و همون مسیر اشتباه خودشون رو ادامه بدن. هرگز از انجام اشتباه در مقابل استاد نترسید، البته بازم میگم، استاد داریم تا استاد!

2-      "بچه ها سریع تر از بزرگسالان یاد میگیرن". هیچ ربطی نداره!  نمونه بازرش جلوی روتونه. من یک سال و تقریبا دو ماه هست دارم پیانو یاد میگریم. البته قبلش یک دهه گیتار تمرین میکردم. ولی بازم ربطی نداره!! اگه بخوایم تفاوتی بین کوچک و بزرگ بگیم اون آزادی عمل و فکر کوچک هست، که درگیر سختی های زندگی نیست، از هفت دولت آزاده، راحت میره کلاس و برمیگرده غذاشو میخوره میره سر پیانو تا هروقت دلش بخواد. ولی بزرگسال حتما به برنامه ریزی نیاز داره که بتونه نونشم در بیاره بنده خدا. همش به تمرکز و تمرین بستگی داره. اگه کسی تمرکز تمرین پیانو رو نداشته باشه، یقینا یاد نمیگیره پیانو رو. بزرگسالان محترم نیان خودشون رو هی با بچه هایی که چند ساله تمرین پیانو میکنن مقایسه کنن! درسته کوچیکه، ولی چندساله داره تمرین میکنه! رمز موفقیت در پیانو فقط تمرکز، تمرین و تسلط هست و بس.

3-      "از اونجایی که من از بچگی پیانو رو شروع نکردم، نمیتونم در آینده به خوبی پیانو بنوازم".  هیچ وقت واسه یادگیری دیر نیست! درسته که شروع زود هنگام موسیقی، در سنین کودکی، در یادگیری ما در بزرگسالی کمک زیادی هست، ولی نیازی نیست که این یادگیری موسیقی حتما از پیانو شروع شده باشه. مثلا: بچه هایی که خوب میرقصن هم میتونن به راحتی و سریع در پیانو پیشرفت کنن!! پیانو یعنی موسیقی، موسیقی یعنی هماهنگی در صداها و آواها، که یقینا بچه های شیرینی که با یه آهنگ خوب میرقصن، خوب میفهمن هماهنگی یعنی چی! پس هر نمونه فعالیت هماهنگی که داشته باشین، در یادگیری میتونه سرعت شما رو بالا ببره، و کسانی که نداشتن دلیلی بر این نیست که نتونن پیانو یاد بگیرن، میتونن این هماهنگی رو با شروع یادگیری پیانو، یاد بگیرن.

4-      "من اول باید تکنیک های عجیب و غریب پیانو نوازی رو یاد بگیرم، بعدش برم قطعات پیانو رو بزنم". به هیچ عنوان. من بعد از چهار ماه کار با پیانو رفتم قطعه ی فور الیزه ی بتهون رو زدم. درسته، نشد اول اون چیزی باشه که باید باشه. اما با تمرین و در آوردن تکینکای لازم و کمک گرفتن از استاد، بعد از دو ماه بعدش قطعه رو درست زدم. حرفه ای شدن در تکینک های پیشرفته، و زدن قطعات سنگین دو مقوله ی جدا هستن. مثل سیب و پرتقال. واسه هر کدوم شما باید تمرین های خاص خودشون رو داشته باشین و وقت بگذارین. این اشتباهه که اول هنرجو رو مجبور کنین که فقط مثلا کتاب هانون رو تمرین کنن، یا فقط گام بزنن، باید بینابین آموزش قطعات موسیقی ساده شده رو هم داد بندگان خدا اجرا کنن یه روحیه ای چیزی بگیرن واسه ادامه دادن! اما نکته ای که هست اینه که قطعه ای که شخص داره میزنه، باید تکنیک هاش رو قبلا یاد گرفته باشه، نه در درسی که تازه داره میزنه تکنیک هاش رو تازه بدن به هنرجو که یاد بگیره.

5-      "من باید هر روز تمرین کنم". اگه بینابین ایام هفته، یکی دو روز رو استراحت کنین، نتنها شما رو عقب نگه نمیداره، که به شما کمک میکنه تمرکز داشته باشین روی هر چیزی که دارین کار میکنین! بعنوان مثال، بدن سازی رو در نظر بگیرین. به کسانی که حرکات سنگین انجام میدن میگن روز بعدش برن استراحت. داغون میشن بعد از تمرین، عضلات خورد میشن، و وقتی دوباره میخوان سرپا بشن، قوی تر از قبل خواهند بود. اینو میتونین از نزدیک ترین باشگاه بدن سازی، و مربی بدن سازی ای که در دسترستون هست بپرسین!! مغز ما هم شبیه به همین قضیه کار میکنه. من خیلی خیلی خیلی از این مطلب استفاده کردم، و شگفت زده شدم از نتیجش. احساس گناه نکنین از یکی دو روز استراحت خودتون، چون ذهن باید آزاد و سرحال باشه تا تمرین انجام شده ی شما رو شکل بده و واسه همیشه توی خودش ثبت کنه، نه اینکه با این درگیر باشه که احساس گناه شما رو برطرف کنه، که این استرس بدتر کارتون رو خراب میکنه. پیشنهاد میشه چهار روز در هفته تمرین، و سه روز استراحت در آرامش کامل و خوشی!!! بهتون قول میدم این جواب میده، من دقیقا سه روز استراحت داشتم، و چهار روز تمرین. نتیجش رو بعد از چهار ماه در فایل تصویری که از خودم در این لینک گذاشتم میتونین ببینین. بهتره که جریان استراحت و تمرین یک روز در میان باشن دوستان.

 

نکات جالب توجه دیگه ای هم هست، که بعد از ترجمه از منبع مربوطه قرار میدم روی وبلاگ دوستای خوبم.


به امید پرواز انگشتای شما دوستان عزیز...


مباحث مرتبط:

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (2)

تصحیح لینک دانلود

سلام دوستان عزیز.


گزارش خطایی در فایل های مربوط به آموزش هانون داده بودند دوستان، که فایل های دانلود رو بروزرسانی کردم. میتونین از لینک زیر به صفحه توضیحات و دانلود برید دوستان عزیز.


دانلود آموزش تصویری هانون