دوست من، پیانو

دوست من، پیانو

آموخته های من از نوازندگی پیانو
دوست من، پیانو

دوست من، پیانو

آموخته های من از نوازندگی پیانو

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (3)

دنباله ی نکاتِ ظریف و لطیفِ تمرینِ پیانو: (منبع)

 

**توضیح اینکه، اول باورهای اشتباه نوشته شده، و بعد توضیح داده شده که چرا اشتباهن این باورها**

 

11- "من اصلا نباید روی صفحه ی نُت چیزی بنویسم، یا علامتی بذارم. صفحه ی نُت باید کاملا تمیز و مرتب باشه، حتی اگه نکته ای هست که یادم بره، نباید اونو علامت بذارم". دوستان عزیز، یادگیری موسیقی رو به هر شکلی که به شما کمک میکنه، داشته باشین. خودتون رو اصلا محدود به روشِ خاصی برای یادگیری نکنین. مثلا: اگه لازمه که نکته ای رو پر رنگش کنین توی برگه ی نُتِ خودتون، این کار رو انجام بدین. با این کار نقاط ضعف و اشتباهاتتون پر رنگ جلوی چشماتون هستن، تا دقت بیشتری روی اونا داشته باشین. اگه آکوردی، گامی، نُتی هست که اسمش هی فراموشتون میشه، اسمش رو بنویسین، یا با علامتی مشخصش کنین. بعد از چند وقت که ذهن متذکر شد، دیگه توی یادش میمونه، و فراموشتون نمیشه. از مداد استفاده کنین، تا وقتی مشکل شما رفع شد، بتونین نوشته هایی رو که دیگه نیازی بهش ندارین پاک کنین.

 

12- "مجبور کردنِ یه بچه واسه یادگیری پیانو، به نفع خودشه!!، بعدا که یاد گرفت، از ما تشکر میکنه". خوب ممکنه که داستانِ زندگی بتهوون رو شنیده باشین، یا فیلمِ Immortal Beloved رو که در مورد بتهوون هست، دیده باشین. بتهوون از کسایی بود که با کتک و زور و زجری که از پدرش دید، پیانو رو هر روز و با فشار تمرین میکرد. چون پدرش در دربارِ مینواخت، میخواست پسرش هم دنباله روِ کارِ پدرش باشه. یکی از مسائلی که هنوز بصورت قطعی مشخص نشده، دلیلِ کر شدنِ بتهوون  هست. یکی از حدس ها اینه که از تاثیر کتک های زیادی که از پدرش خورده، کر شده باشه!! اگه داستانِ زندگیش رو دنبال کنین، میبینین خودِ بتهوون شاگردی داشته (به روایتی پسر خودش) که اونو به زور مجبور به یادگیری میکرده و سخت میگرفته بهش. ولی داستانِ پسرش دیگه مثل خودش نشده، چون پسره کلا زده شده از پیانو، و از پیشش فرار کرده!! نتیجه: محدود کسایی هستن که تحت فشارهای زیاد، توی مسیر یادگیری پیانو میشن بتهوون !! بیشتر افراد زده و خسته میشن. پس این تفکر اشتباه دوستان.

 

13- "اولین باری که بتونم با هر دوتا دستم، یه قطعه رو اجرا کنم، دیگه از اون به بعد باید همیشه دو دستی تمرین کنم، و دیگه نیازی به این نیست که اول یک دستی قطعه رو بررسی کنم". این تفکر به سختی اشتباهه!! خیلی خیلی هم اشتباهه! به قطع و یقین، هستن نوازندگانی که به چنان قدرتی در نوازندگی، و خواندنِ نُت های نوشته شده ی پیانو رسیدن، که با دیدنِ نُت، راحت با دو دست اونو اجرا میکنن، ولی نه همه. یقینا واسه قطعات پیچیده، ما اول باید دست ها رو بصورت جداگونه با نُت آشنا کنیم، بعدش دو دستی قطعه رو اجرا کنیم. جالب اینجاست که بدونین افراد حرفه ای، حتی اگر قطعه ای رو به خوبی بتونن دو دستی بنوازن، واسه مرورِ توانایی خودشون اول میان و قطعه رو یک دستی بررسی میکنن! حتی قطعاتی که چندین سال هست دارن مینوازن. دلیلش هم تمرکز بیشتر هست، که روی یک دست بصورت صحیح بوجود میاد، و اجرای صحیحِ قطعه رو به حافظه، برای استفاده ی از هر دست، منتقل می کنه.

 

14- هر قطعه ای که بتونم به راحتی روی پیانو اجرا کنم، مخصوصا واسه بار اول، حتما داره اشتباه اجرا میشه!! پیانو ساز سختی هست و باید اولین باری که یه قطعه رو اجرا میکنم سختی بکشم!!" اگه اجرای نُتی روی پیانو واستون راحت شده، این به اون دلیله که شما دارین درست انجامش میدین!!! دقت کنین، اگه موقع اجرای یک قطعه احساسِ درد در دست یا کمر یا گردن یا هر جای دیگه از بدنتون کردین، بفهمین که دارین اشتباه تمرین میکنین. نباید هیچ نمونه فشاری روی هیچ قسمتی از بدنِ شما بیاد. درد در دست، یعنی تمرینِ اشتباه. یا تمرینِ بیش از حدِ توانِ بدن در اون روز. اگه احساسِ درد در هر عضوی از بدنتون کردین، سریعا تمرین رو قطع کنین، و بررسی کنین که چرا درد گرفته بدنتون. ادامه دادنِ تمرین در این حالت ها در نهایت به بیماری هایی در دراز مدت دچارتون میکنه، که ممکنه بعدش اصلا دیگه نتونین حتی پُشت پیانو بشینین!! مراقب باشین.

 

15- "اگه من انگشتای بلند و باریک و کشیده ای نداشته باشم، اصلا نمیتونم پیانیست خوبی باشم". پیانیست های بزرگی، با انواع و اقسامِ شکل های انگشت وجود داشتن و دارن. این یک باوری هست که خیلی ها میگن، اما صحیح نیست. اگه بخوایم واسه ی انگشت، یه شکلی تصویر کنیم که واسه پیانو خیلی خوب باشه، میشه انگشتی که مخروطی باشه!! اجرای قطعات پیانو، اینجوری نیست که فقط انگشت در حرکت باشه، این وزنِ دست هست که باید روی تک تکِ انگشتان، موقع اجرای قطعات وارد بشه، و باعث بشه که کلاویه به سمت پایین بره، و چکش بخوره روی سیم، و صداش در بیاد. مفهمومِ اجرای p و f (پیانو و فورته) دقیقا همینه. شما با انگشت ضربه نمیزنین، بلکه وزنِ دست رو در زمانِ وارد اومدن به روی انگشت کنترل میکنین، که باعث میشه صدا آروم باشه، یا بلند. پس انگشت، و دست باید وزن داشته باشن، نه دراز باشن و کشیده. اتفاقا کسایی که انگشتای خیلی کشیده دارن، خطاهاشون در اجرای قطعات، در طول مدت یادگیری، بیشتره!! چون احتمالِ گیر کردنِ انگشتای بلندشون بین کلیدای سیاه و سفیدِ پیانو هست.

 

16- "من زمانی میتونم به آهنگ سازی فکر کنم، که تئوری موسیقی رو به خوبی یاد گرفته باشم، و بعدش بیام و روی مسائلی مثل آهنگ سازی، بداهه نوازی و چیزای این چنینی سعی و تلاش کنم". از همین ابتدا، هر جایی از یادگیری پیانو که هستین، شروع کنین به اجرای قطعاتی که خودتون ساختین، یا اصلا سعی کنین بداهه نوازی کنین! با تفکراتِ اینچنینی جلوی رُشدِ خودتون رو نگیرین. بداهه نوازی ای که آهنگ سازای بزرگ انجام میدن، بر اساسِ اصول و قواعد گام ها و آکوردها و زیر و بمی مختلفِ قواعدو مسائلی هست که طی سالیان سال یاد گرفتن. بداهه نوازی شما، شامل اون شکل نمیشه، ولی یه شکل دیگه داره، که بهش میگن "احساسی". این دقیقا نوعی از موسیقی هست که "به دل می نشیند" چرا؟ چون "از دل بر می آید"!! شما همزمان با یادگیری تئوری، بصورت عملی هم مغزتون رو درگیر میکنین، آهنگی میسازین، و طی مرورِ زمان قواعد مختلف رو یاد میگیرین، و میتونی واسه بهبودِ آهنگتون ازش استفاده کنین. امروز آزمایش کنین، و از تجربش لذت ببرین دوستان.

 

 

تا صحبتی دوباره، شاد باشین و سلامت.

البته، ادامه دارد...


مباحث مرتبط:

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (1)

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (2)

سلام بر دوستان خوب و مهربانم.


خدمت رسیدم تا ادامه ی نکات فوق العاده ی آموزش پیانو رو تقدیمتون کنم عزیزان. دقت کنین، اول جملاتی نوشته شدن که بصورت اشتباه بعنوان یک باور در ذهن ما ثبت شده، بعد توضیح داده شده که چرا این باور اشتباهه.


6- "هرچه تمرین من طولانی تر باشه، و زمان بیشتری رو در هر جلسه ی تمرین صرف کنم، نتیجه ی بهتری هم میگیرم". باید خدمت دوستان عرض کنم که تمریناتی که کوتاه هستند، مفیدتر هستند. بعد از 15 دقیقه فعالیت، بصورت معمول شخص کم کم از لحاظ ذهنی دچار خستگی میشه. اگه بعد از این مدت شخص یک استراحت کوتاه، حالا اگه با چندتا حرکت کوتاه کششی هم باشه، به خودش بده، نتیجه ی بهتری میگیره، تا اینکه بخواد بصورت یک تکه 2 ساعت بشینه پشت پیانو. پس کسانی که فکر می کنن اگه 10 دقیقه وقت بذاریم واسه تمرین بی ثمر هست، بدونن دارن خودشون رو از یک تمرین خیلی خیلی مفید 10 دقیقه ای محروم میکنن، پس انجامش بدن حتما. بعدا میتونین یک تمرین 10 دقیقه ای دیگه انجام بدین، حالا همون روز یا روز بعد. مهم این هست که در اون مدت واقعا تمرین کنین، نه اینکه هدر بدین وقت و انرژی خودتون رو. دل بدین. نتیجه ی تمرین یک تکه ی 2 ساعتی این هست که روز بعدش دیگه انرژی و حوصله ندارین اصلا واسه تمرین کردن. و شاید حتی دو روز بعدش هم!! پس حتی 5 دقیقه هم مفیده. همین دقیقه ها هست که در کل زمان تمرین شما رو میسازن. این نکته خیلی خیلی مهم هست که در زمان خستگی، عصبانیت، حواس پرتی و چیزایی شبیه به این اصلا تمرین نکنید. دقت کنین، منظور ما اینجا خستگی ذهن هست. ممکنه که دستای شما اصلا احساس خستگی یا درد نداشته باشن، اما ذهن خستست. پیانو، ساز ذهن هست بیشتر، تا سازی که فقط بشه با دست و شرایط فیزیکی اون رو نواخت. در این مورد در آینده توضیحات بیشتری خواهم داد.


7- "اگه وسط تمرین خسته شدم و خواستم استراحت کنم، مجبورم از اول هرچی یاد گرفتم رو دوباره یاد بگیرم، و یادم میره همش". یادگیری پیانو مثل خوندن واسه شب امتحان نیست عزیزان! پیشرفت در پیانو حاصل زمانی هست که شما واسه تمرین وقت گذاشتین، حالا این زمان میتونه متصل باشه یا جدا جدا. اگه سه ماه پیانو کار کنین، بعدش دو ماه کار نکنین، بعدش یک ماه کار کنین، اونوقت سه ماه دیگه کار نکنین، مدت زمان تمرین پیانوی شما خواهد بود 4 ماه! نه 9 ماه، دقت داشته باشین به این مسئله. دوستای خوبم، شما وقتی یه گیاهی، گلی، درختی میکارین، باید بهش آب بدین و مراقبش باشین تا رشد کنه، نه اینکه وایسین بالای سرش و داد بزنین که "یالا رشد کن!!"، بی فایده هست همچین کاریی! سر خودتون همچین بلایی نیارین، به میزان زمان تمرین خودتون، از خودتون توقع داشته باشین. شما وقتی دیگه تمرین نکنین، رشد یادگیری پیانوی شما هم متوقف میشه. اونوقت نرین بیخودی کلاس بذارین که دارین پیانو کار میکنین و پیانو بلدین، چون متوقف شده کلا!!! برین تمرین کنین، حتی شده 5 دقیقه، اون موقه میتونین بگین دارین پیانو یاد میگیرین. در مدت زمانی که تمرین نکردن، وقتی برگردین، میبینین خیلی سریع میتونین به نقطه ای رها کردین تمرینات رو برسین. چون تکینیک ها و مسائل آموزشی توی ذهن ثبت شدن، و همونطور که گفتیم، پیانو ساز ذهن هست بیشتر تا انگشت. حالا یه سری تکینک هست که به سرعت و این مسائل ربط داره که باید دوباره اونا رو انجام بدین.


8- "خواندن شماره انگشت گذاری برای نُت هایی که انگشت گذاری توشون مشخص شده، فقط واسه تازه کارها هست". یک اشتباه وحشتناک! نوازندگان حرفه ای، اکثرا به نُتِ اول نگاه میکنن، بعدش به شماره ی انگشت مربوطه، با یک نگاه کلی به بقیه ی نُت ها همه ی اون میزان رو به سرعت میتونن اجرا کنن! به این میگن خاصیت "دیدخوانی" یا "دشیفر" (Sight Reading) که راجبش بصورت مفصل صحبت خواهم کرد در آینده، که خیلی از نوازنده ها ندارن این توانایی رو که در اولین خوانش یک قطعه، بتونن اون رو اجرا کنن. پس عزیزان، حتما به شماره های انگشت مربوط به هر نُت دقت کنین، خیلی خیلی کمک شایانی خواهد بود واسه پیشرفت بسیار سریع شما. اون شماره ها فقط واسه مبتدی ها نیست عزیزان، بلکه واسه نوازندگان باهوشی هست که نمیخوان ذهنشون رو بیخودی درگیر پیدا کردن شماره انگشت اول و این مسائل کنن، و اجرای صحیح و درست واسشون مهم هست.


9- "من اصلا نباید به دستام موقع اجرای قطعه نگاه کنم". نوازندگان پیانو در کنسرت ها، قطعه ی موزیکی که باید اجرا کنن رو حفظ میکنن، و صد البته که به دستاشون نگاه میکنن!!! دوستان عزیز، نگاه نکردن به انگشتای دست مقوله ای هست که خود به خود پس از تسلط شما بر آکورد ها و گام ها، پس از تکرار یک قطعه در شما بوجود میاد. این حرفه ای نیست که مجبور کنیم یا مجبور باشیم که به دستامون نگاه نکنیم. این امر تنها زمانی خوب و مفید هست که هنرآموز میتونه راحت با خواندن نُت، اون رو روی کلیدهای پیانو پیدا کنه، اون موقع با مهارتی که بدست آورده، با نگاه به برگه ی نُت، میتونه اون رو اجرا کنه، بدون نگاه کردن به کلیدای پیانو. نباید فکر کنیم که هدف اصلی ما از یادگیری پیانو این هست که "نباید به دستامون نگاه کنیم"، حالا به دلیل کلاس گذاشتن یا هر مقوله دیگه ای، این امر اصلا توصیه نمیشه که ذهنتون رو بیخودی صرف این مسئله کنین. ذهن باید آزاد و رها باشه، باید قادر باشه قطعه رو پردازش کنه و اجرا کنه، نه اینکه چشمامون رو ببندیم که با بدبختی و حدس یه چیزی اجرا کنیم و بعدش خودمون با خودمون خوشحال باشیم!!


10- "من همیشه باید وقتی اجرا میکنم، روبرومو نگاه کنم". عزیزان من، دوستای نازنینم، به خودتون ظلم نکنین!! این کار رو زمانی میتونین انجام بدین که به هنر حساسیت لمسی رسیده باشین. هنر حساسیت لمسی یعنی اینکه راحت بتونین با لمس کلید ها، بفهمین که مربوط به کدوم نُت هست، که با انجام تمرین های زیاد در زمینه ی گام ها و آکوردها بدست میاد. بجای این خیال پردازی ها و بلند پروازی ها، بهتر هست تمرینات هانون و گام و آکورد رو انجام داد، تا جایی که دیگه اصلا نیازی نداشته باشین به نگاه کردن، و دستاتون خودشون اتوماتیک بتونن نُت ها رو پیدا کنن.

 

باز هم نکات بسیار تا بسیار زیبایی هست، که خدمت دوستان، پس از ترجمه از منبع مربوطه ارائه میکنم.


شاد باشید و سلامت یاران همیشگی...


مباحث مرتبط:

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (1)

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (1)

سلام دوستای خوبم.


امروز داشتم توی اینترنت جستجو میکردم، واسه پیدا کردن نکات مفیدی که در یادگیری صحیح پیانو موثر هستن، ولی یا نمیدونیمشون، یا بهشون توجهی نداریم معمولا. به این مقاله برخوردم که بسیار جالب بود واسم. خودم بصورت ناخواسته از چندتا از این اصول تبعیت میکردم، که نتیجشون واقعا عالی بوده. پیشنهاد میکنم بخونین و دقت کنین روی این مطالب.


شکل بیانشون اینجوری هست که اول تفکری که در ذهن عموم هست رو مینویسم، بعدش توضیحاتی در اون زمینه، که صحیح هست یا اشتباه. این نوشته ها هم از منبع مربوطه هست، و هم از تجربیات شخصی خودم دوستای خوبم.


1-      "من نباید جلو استادم اشتباه کنم، اگه این کار رو انجام بدم استاد از من زده میشه و درست تدریس نمیکنه". خوب استاد داریم تا استاد! یک استادی که هدفش آموزش صحیح شما هست، با تمرکز شما روی تمرین و تلاشی که نشون میدین خوشحال میشه، و تمرین های بهتر و دقیق تری به شما میده، فقط به این شرط که تلاش شما رو ببینه. یقینا واسه اینکه هیچ اشتباهی نداشته باشین باید تمرین کنین، و بدونین استاد خوب دنبال این هست که نقاط ضعف و موارد کوچکی که شما خودتون حواستون نیست رو پیدا کنه و گوشزدتون کنه، که شما پیشرفت کنین. پس از اینکه استادتون اشتباهاتون رو میگیره ناراحت نباشین، و خوشحال باشین اتفاقا. بعضیا از ترس اینکه درس اون روز رو کامل بلد نیستن نمیرن سر کلاس!! خوب این باعث میشه که اشتباهات تمرینات خودشون رو یاد نگیرن و همون مسیر اشتباه خودشون رو ادامه بدن. هرگز از انجام اشتباه در مقابل استاد نترسید، البته بازم میگم، استاد داریم تا استاد!

2-      "بچه ها سریع تر از بزرگسالان یاد میگیرن". هیچ ربطی نداره!  نمونه بازرش جلوی روتونه. من یک سال و تقریبا دو ماه هست دارم پیانو یاد میگریم. البته قبلش یک دهه گیتار تمرین میکردم. ولی بازم ربطی نداره!! اگه بخوایم تفاوتی بین کوچک و بزرگ بگیم اون آزادی عمل و فکر کوچک هست، که درگیر سختی های زندگی نیست، از هفت دولت آزاده، راحت میره کلاس و برمیگرده غذاشو میخوره میره سر پیانو تا هروقت دلش بخواد. ولی بزرگسال حتما به برنامه ریزی نیاز داره که بتونه نونشم در بیاره بنده خدا. همش به تمرکز و تمرین بستگی داره. اگه کسی تمرکز تمرین پیانو رو نداشته باشه، یقینا یاد نمیگیره پیانو رو. بزرگسالان محترم نیان خودشون رو هی با بچه هایی که چند ساله تمرین پیانو میکنن مقایسه کنن! درسته کوچیکه، ولی چندساله داره تمرین میکنه! رمز موفقیت در پیانو فقط تمرکز، تمرین و تسلط هست و بس.

3-      "از اونجایی که من از بچگی پیانو رو شروع نکردم، نمیتونم در آینده به خوبی پیانو بنوازم".  هیچ وقت واسه یادگیری دیر نیست! درسته که شروع زود هنگام موسیقی، در سنین کودکی، در یادگیری ما در بزرگسالی کمک زیادی هست، ولی نیازی نیست که این یادگیری موسیقی حتما از پیانو شروع شده باشه. مثلا: بچه هایی که خوب میرقصن هم میتونن به راحتی و سریع در پیانو پیشرفت کنن!! پیانو یعنی موسیقی، موسیقی یعنی هماهنگی در صداها و آواها، که یقینا بچه های شیرینی که با یه آهنگ خوب میرقصن، خوب میفهمن هماهنگی یعنی چی! پس هر نمونه فعالیت هماهنگی که داشته باشین، در یادگیری میتونه سرعت شما رو بالا ببره، و کسانی که نداشتن دلیلی بر این نیست که نتونن پیانو یاد بگیرن، میتونن این هماهنگی رو با شروع یادگیری پیانو، یاد بگیرن.

4-      "من اول باید تکنیک های عجیب و غریب پیانو نوازی رو یاد بگیرم، بعدش برم قطعات پیانو رو بزنم". به هیچ عنوان. من بعد از چهار ماه کار با پیانو رفتم قطعه ی فور الیزه ی بتهون رو زدم. درسته، نشد اول اون چیزی باشه که باید باشه. اما با تمرین و در آوردن تکینکای لازم و کمک گرفتن از استاد، بعد از دو ماه بعدش قطعه رو درست زدم. حرفه ای شدن در تکینک های پیشرفته، و زدن قطعات سنگین دو مقوله ی جدا هستن. مثل سیب و پرتقال. واسه هر کدوم شما باید تمرین های خاص خودشون رو داشته باشین و وقت بگذارین. این اشتباهه که اول هنرجو رو مجبور کنین که فقط مثلا کتاب هانون رو تمرین کنن، یا فقط گام بزنن، باید بینابین آموزش قطعات موسیقی ساده شده رو هم داد بندگان خدا اجرا کنن یه روحیه ای چیزی بگیرن واسه ادامه دادن! اما نکته ای که هست اینه که قطعه ای که شخص داره میزنه، باید تکنیک هاش رو قبلا یاد گرفته باشه، نه در درسی که تازه داره میزنه تکنیک هاش رو تازه بدن به هنرجو که یاد بگیره.

5-      "من باید هر روز تمرین کنم". اگه بینابین ایام هفته، یکی دو روز رو استراحت کنین، نتنها شما رو عقب نگه نمیداره، که به شما کمک میکنه تمرکز داشته باشین روی هر چیزی که دارین کار میکنین! بعنوان مثال، بدن سازی رو در نظر بگیرین. به کسانی که حرکات سنگین انجام میدن میگن روز بعدش برن استراحت. داغون میشن بعد از تمرین، عضلات خورد میشن، و وقتی دوباره میخوان سرپا بشن، قوی تر از قبل خواهند بود. اینو میتونین از نزدیک ترین باشگاه بدن سازی، و مربی بدن سازی ای که در دسترستون هست بپرسین!! مغز ما هم شبیه به همین قضیه کار میکنه. من خیلی خیلی خیلی از این مطلب استفاده کردم، و شگفت زده شدم از نتیجش. احساس گناه نکنین از یکی دو روز استراحت خودتون، چون ذهن باید آزاد و سرحال باشه تا تمرین انجام شده ی شما رو شکل بده و واسه همیشه توی خودش ثبت کنه، نه اینکه با این درگیر باشه که احساس گناه شما رو برطرف کنه، که این استرس بدتر کارتون رو خراب میکنه. پیشنهاد میشه چهار روز در هفته تمرین، و سه روز استراحت در آرامش کامل و خوشی!!! بهتون قول میدم این جواب میده، من دقیقا سه روز استراحت داشتم، و چهار روز تمرین. نتیجش رو بعد از چهار ماه در فایل تصویری که از خودم در این لینک گذاشتم میتونین ببینین. بهتره که جریان استراحت و تمرین یک روز در میان باشن دوستان.

 

نکات جالب توجه دیگه ای هم هست، که بعد از ترجمه از منبع مربوطه قرار میدم روی وبلاگ دوستای خوبم.


به امید پرواز انگشتای شما دوستان عزیز...


مباحث مرتبط:

چند نکته ی فوق العاده در یادگیری پیانو (2)